کافه کتاب

کتابفروشی اینترنتی

کافه کتاب

کتابفروشی اینترنتی

سالاد زیتون با گوجه فرنگی

مواد لازم
2 پیمانه - /1 1 عدد پیاز قرمز کوچک - 4 عدد گوجه فرنگی - زیتون سیاه بدون هسته 2
شاهی و یا هر نوع سبزی معطر دیگر 3 پیمانه - برگ ریز اسفناج 120 گرم یا 2 پیمانه -
برگ گشنیز خرد شده 1 قاشق سوپ خوری - نمک و فلفل به مقدار لازم - در صورت
4 پیمانه ترشی فلفل قرمز / تمایل 1
مواد لازم برای تهیه سس
4 قاشق / روغن زیتون 2 قاشق سوپ خوری - آب لیمو 1 قاشق سوپ خوری - شکر 1
2 قاشق چای خوری - تخم زیره 1 قاشق چای خوری / چای خوری - جعفری خورد شده 1
- سیر کوبیده 2 حبه
طرز تهیه سس:
تمام مواد لازم را با هم مخلوط کرده و خوب هم بزنید.
طرز تهیه سالاد:
گوجه فرنگی ها را به 8 قسمت تقسیم کرده پیاز ها را ورقه ورقه کرده ورقه های
پیاز را از هم جدا کنید . گوجه فرنگی و پیاز و زیتون و سبزی معطر و اسفناج و ترشی
فلفل را با هم مخلوط کرده سپس سس را روی سالاد بریزید . در نهایت گشنیز خورد
شده را روی سالاد بپاشید.

تاثیرات افشاء سودهای پیش‌بینی شده در تجزیه و تحلیل سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای و ارزشیابی حقوق صاحبان سهام

افشاگری‌های پیش‌بینی شده و پروسه‌های شناختی:

مبحث تئوری ما در بخش 2 بر مبنای دو پروسه کلی شناختی بود. کسب اطلاعات (آیا سرمایه‌گذاران اطلاعات آماری را بدست می‌آورند؟) و ارزیابی اطلاعات (آیا افشاگری آماری بر چگونگی اطلاعات پردازی سرمایه‌گذاران تاثیر می‌گذارد؟) در این بخش شواهدی مبتنی بر تاثیر افشاگری‌های پیش‌بینی براین دو پروسه شناختی ارائه داده و بینشی را مطرح می‌کنیم مبنی براینکه چرا افشاگری‌های پیش‌بینی شده تصمیمات قیمت سهام از سوی دانشجویان M. B. A را تحت تاثیر قرار داد ولی بر نظریات تحلیلگران واکنشی نشان نداد.

افشاگری پیش‌بینی شده و کسب اطلاعات:

ما پیش بینی کردیم که تحلیلگران و دانشجویان M. B. A هر دو اطلاعات درآمدهای پیش بینی را در صورتی که در اعلامیه درآمدها موجود باشد بدست می‌آورند. ازمیان تحلیلگران در وضعیت پیش‌بینی شده، 94 درصد به درستی تشخیص دادند که اعلامیه درآمدهای آنها شامل درآمدهای پیش‌بینی شده، 88 درصد (از 16 تا 14 تا) بدرستی اعلام کردند که درآمدهای پیش‌بینی متجاوز از درآمدهای GAAP است و 63 درصد (از 16 تا 10 نفر) بدرستی اعلام کردند که EPS  پیش بینی 68/1 دلار بود. این نتایج نشان می‌دهد که تحلیلگران اطلاعات درآمدهای پیش‌بینی را کسب کردند. پس می‌توان استنباط کرد که عدم تاثیر قیمت سهام برای تحلیلگران به خاطر این نیست که تحلیلگران اطلاعات پیش‌بینی شده را بدست نیاوردند.

یافته‌های ما مبنی براینکه افشاگری پیش‌بینی شده تصمیمات قیمت سهام از سوی دانشجویان M. B. A را تحت تاثیر قرار داد حاکی از آن است که هردوی آنها اطلاعات پیش بینی را کسب و این اطلاعات بر ارزیابی اطلاعات آنها تاثیرگذاشت. برطبق استدلال اول، 95 درصد (از 22 نفر 21 نفر) دانشجویان M. B.A در حالت پیش‌بینی شده بدرستی تشخیص دادند که اعلامیه درآمدهای آنان محتوی درآمدهای پیش‌بینی‌ست و 82 درصد (از 22 نفر 18 تا) کاملاً یادآور شدند که درآمدهای پیش‌بینی شده متجاوز از درآمدهای GAAP می‌باشد. 27 درصد (از 22 نفر 6 تا) ارزش ویژه EPS پیش‌بینی و 68/1 دلار یادآور شدند.

افشاء پیش‌بینی و ارزیابی اطلاعات:

بحث تئوری ما در بخش 2 راجع به ارزیابی اطلاعات بر مبنای انواع الگوهای ارزشیابی است که سرمایه‌گذاران در ارزشیابی سهام آن را ارائه می‌دهند. پیش‌بینی کردیم که دانشجویان M. B. A الگوهای ارزشیابی نسبتاً نامناسبی دارند درحالی که الگوهای ارزشیابی تحلیلگران نسبتاً مطلوب و مساعد است. از این گذشته، پیش‌بینی کردیم که نداشتن الگوهای ارزشیابی مطلوب در دانشجویان M.B.A باعث می‌شود افشاگری‌ پیش بینی آنها را تحت تاثیر قرار دهد، ما این بحث‌ها را در این بخش فرعی مورد بررسی قرار می‌دهیم.

الگوهای ارزشیابی: اعضاء یا شرکاء بعنوان بخشی از تجربه (آزمایش)، مبنای ارزیابی‌های قیمت سهام را به صورت کتبی توضیح دادند.

ما توضیحات آنها را بر مبنای نوع الگوی ارزشیابی به کار رفته به چهار طبقه تقسیم‌بندی کردیم: الگوی درآمدهای مرکب، الگوی جریان نقدی، الگوی ذهنی بر پایه تعدیلات قیمتهای گذشته سهام و دیگر الگوهای کمیتی (نظیر الگوی ارزیابی ترازنامه). جدول 2 خلاصه‌ای از این طبقه‌بندی‌ها را نشان می‌دهد.

پنل A جدول 2 نشان می‌دهد که از 22 (24) دانشجو M.B.A در حالت پیش‌بینی GAAP ، 12 (11) نفر الگوی ارزشیابی ذهنی را برمبنای تعدیل قیمتهای سهام دوره قبل استفاده کردند، هشت نفر (8) الگوی ارزیابی درآمدهای مرکب، هیچکس (یک) الگوی ارزشیابی جریان نقدی و دو نفر (4) دیگر الگوها را اعمال کردند. ازاین رو، بیشترین درصد دانشجویان M.B.A (50 درصد) برخی از اشکال الگوی ارزشیابی ذهنی را به کار بردند. پنل B جدول در مقایسه نشان می‌دهد که بالغ بر 90 درصد  تحلیلگران یا الگوی درآمدهای مرکب یا جریان نقدی را به کار برده، در حالیکه دو نفر (9/5 درصد) از تحلیلگران الگوی ذهنی را اعمال کردند.

تحلیل‌های دیگر حاکی از آن است که  طبق تحلیل‌گرانی که الگوی درآمد مرکب را به کار بردند از نظر ارزیابی درآمدهایشان در میان وضعیت‌های پیش‌بینی GAAP فرقی نداشتند.

 (t=0.86 , p = 0.21 , one – tailed)

بنابراین تحلیل‌گرانی که الگوی درآمدهای مرکب را اعمال کردند اجازه نمی‌دهند افشاگری‌های پیش‌بینی ارزیابی درآمدهای به کار رفته در الگوهای ارزشیابی شان را تحت تاثیر قرار دهد. احتمالاً افشاگری‌های پیش‌بینی بر تعیین قیمت سهام از سوی تحلیلگرانی که الگوی جریان نقدی را اعمال کردند تاثیر وارد نکرد چون درآمدها و نیز چگونگی تعریف درآمدها ـ به الگوی ارزشیابی آنها ارتباطی ندارند.

ارتباط میان افشاگری‌ پیش‌بینی،تصمیمات ثانویه درسرمایه‌گذاری و تصمیمات قیمت سهام:

همان طور که در ابتدای بحث عنوان شد، شرح موضوعات از اعضاء یا شرکا پرسیده شد تا چندین تصمیم ثانویه سرمایه‌گذاری در مورد عواملی اتخاذ کنند که بالقوه در تاثیرات افشاء پیش‌بینی بر تعیین قیمت سهام نقش میانجی یا واسطه را ایفا می‌کند. این عوامل درآمدهای ارزش‌دار AIT هستند. بر طبق نظریه بارون وکِنی (1986)، در نشان دادن این واسطه روابط زیر ضروری هستند:

1-متغیر اولیه (یعنی افشاگری‌ پیش‌بینی) با متغیر پیامد توام است (یعنی ارزیابی‌های قیمت سهام).

2-متغیر اولیه با متغیر واسطه توام می‌باشد (یعنی تصمیمات ثانویه در سرمایه‌گذاری)

3-متغیر واسطه با متغیر پیامد بعد از کنترل تاثیر متغیر اولیه همراه است.

آزمون‌های t که ابتدا تاثیر افشاگری‌ پیش‌بینی بر تعیین قیمت سهام را شرح داد حاکی از آن است که اولین شرط برای دانشجویان M.B.A برآورده شده ولی برای تحلیلگران نه. ما نیز دو شرط باقی مانده را فقط برای دانشجویان M.B.A مورد آزمایش قرار می‌دهیم تا مشخص کنیم آیا تصمیمات ثانویه سرمایه‌گذاری در تاثیر افشاگری پیش‌بینی شده بر تعیین قیمت سهام نقش میانجی را ایفا می‌کند.

پنل A جدول 3 که دومین شرط را عنوان می‌کند، به وسیله شرط اعلامیه درآمدها، تصمیمات ثانویه سرمایه‌گذاری دانشجویان M.B.A را گزارش می‌کند. تحلیلات نشان می‌دهد که دو تصمیم ثانویه با   نوع افشاگری ارتباط دارند.

دانشجویان M.B.A در حالت پیش‌بینی (1) اعلامیه درآمدهای AIT را کاملاً مطلوب‌تر در نظر گرفتند (56/6 در برابر 25/2؛ t = 2.36 ; P < 0.01 , one – tailed ) و (2) درآمدهای ارزش دار سال مالی 2001 را از نظر حاشیه‌ای کاملاً بالاتر ارزیابی کردند.

(T = 1.59 ; P < 0.07 , one – tailed ; 25/1 دلار در برابر 30/1  دلار). قضاوت دانشجویان M.B.A در مورد سه متغیر دیگر (یعنی رشد درآمدها، خطرپذیری و اعتبار مدیریت) در میان شرایط یا حالات اعلامیه تفاوتی نداشت (کوچکترین < P 44/0).

پنل B جدول 3 که سومین شرط (لازمه) میانجیگری را عنوان می‌کند، نتایج بازخورد تصمیمات قیمت سهام از سوی دانشجویان M.B.A  را برارزیابی‌های مطلوبیت پذیر، ارزیابی درآمدهای ارزش‌دار (یعنی دو متغیر چشمگیر که در شرط دوم شناسایی شدند). و نوع اعلامیه درآمدها شرح می‌دهد. ضریب مطلوبیت ارزیابی‌ها کاملاً مثبت (t = 2.78 ; P < 0.01 , one – tailed) ، در حالی که ضریب ارزیابی درآمدها قابل ملاحظه و اهمیتی ندارد (t = 0.19 ; P < 0.42 , one – tailed). علاوه بر این، ضریب نوع اعلامیه درآمدها در رگرسیون ( t = 0.61 ; P < 0.27 , one – tailed) بی‌اهمیت می‌شود. روی هم رفته، این نتایج نشان می‌دهد که ارزیابی‌های مطلوبیت‌ در تاثیر افشاگری‌ پیش‌بینی بر تعیین قیمت سهام کاملاً نقش میانجی را ایفا می‌کند. افشاء پیش بینی تنها از طریق تاثیرش بر دیدگاه دانشجویان در مورد مطلوبیت اعلامیه درآمدها، تصمیمات آنها مبنی بر قیمت سهام را تحت تاثیر قرار داد.

نتایج بررسی‌های دیگر حاکی از آن است که بررسی دانشجویان M.B.A که روند ارزشیابی ذهنی را اعمال کردند و آنهایی که روند ارزشیابی درآمدهای مرکب را به کار بردند نه تنها اهمیت ارزیابی‌های مطلوبیت‌پذیر را تایید می‌کند، بلکه بینش‌هایی نسبت به چگونگی تاثیر ارزیابی‌های مطلوبیت‌پذیر بر تصمیمات قیمت سهام از سوی سرمایه گذاران غیر حرفه‌ای ارائه می‌دهد. ارزیابی‌های مطلوبیت در وضعیت پیش‌بینی هم از نظر دانشجویان M.B.A که الگوی ارزشیابی ذهنی را اعمال کردند و هم آنهایی که الگوی درآمدهای مرکب را استفاده کردند کاملاً بیشتر از وضعیت GAAP هستند. هیچیک از متغیرهای دیگر، از قبیل ارزیابی‌ درآمدهای ارزش دار، درمیان دو وضعیت اعلامیه درآمدها از نظر هریک از زیر مجموعه‌ دانشجویان M.B.A تفاوت قابل ملاحظه‌ای ندارند (کوچکترین ارزش 0.21< P, one-tailed ). برگشت ارزیابی‌های مطلوبیت پذیری بر تصیمات قیمت سهام نشان می‌دهد که ارزیابی‌های مطلوبیت هم از نظر دانشجویانی که الگوی درآمد مرکب را اعمال کردند و هم آنهایی که الگوی ارزیابی ذهنی را استفاده کردند مثبت و قابل ملاحظه هستند.

چون تمامی اعضا (شرکا) در مورد قیمتهای سهام قبل اطلاعات یکسانی داشتند، این نتایج ازنظر دانشجویانی که الگوی ذهنی را استفاده کردند حاکی از آن است که افشاگری پیش‌بینی برعامل تعدیلی که آنها از طریق ارزیابی‌های مطلوبیت در مورد قیمت‌های سهام قبلی اعمال کردند تاثیر مثبت داشت. نتایج در مورد دانشجویانی که روش درآمد مرکب را استفاده کردند نشان می‌دهد که افشاگری پیش‌بینی از طریق ارزیابیهای مطلوبیت بر درآمدهای مرکب تاثیری مثبت داشت، اما بر ارزیابی‌ درآمدهای به کار رفته تاثیری وارد نکرد.

تاثیر افشاگری پیش‌بینی بر قضاوت‌های M.B.A : عمدی یا غیر عمدی؟ مطابق با مبحث تئوری بخش 2، تاثیر افشاگری پیش‌بینی بر تصمیمات قیمت سهام دانشجویان M.B.A می‌تواند بازتابی باشد از وابستگی عمدی آنها به افشاء چون آنها این افشاگری را آگاهی‌بخش دانسته یا می‌تواند بازتابی باشد از تاثیرات شناختی غیر دانسته. نتایج دو تحلیل دیگر نشان می‌دهد که تاثیر قیمت سهام ناشی از تاثیرات شناختی غیر عمد می‌باشد. ما ابتدا از سهامداران وضعیت پیش‌بینی شده را سئوال کردیم آیا تصمیمات آنها در مورد قیمت سهام که متفاوت بوده است دارای اعلامیه درآمدهای AIT که فقط درآمدهای GAAP را شامل می‌شود بوده یا نه. این اعضاء تصمیمات خود را در مقیاس 10 نمره‌ای ایجاد کردند، که دامنه آن از صفر = خیلی بالاتر تا 5 = یکسان و 10 = خیلی پایین می‌باشد. میانگین واکنش 15/5 بود، که خیلی با جواب “the same” (یکسان) تفاوت ندارد. پس دانشجویان M.B.A در وضعیت پیش‌بینی فهمیدند که آنها هنگام اتخاذ تصمیم در مورد قیمت سهام، بر طبق تاثیرات شناختی نداشته که تاثیر پیش بینی مشاهده شده را موجب می‌شود بر افشاگری پیش‌بینی شده تکیه نداشتند.

دوم، ما الگوی به کار رفته از سوی libby و Tan و Tan و همکاران توسط Kahneman و Tuersky پیشنهاد شد با اجرای آزمایشی مداوم و با استفاده از 25 دانشجوی M.B.A از یک دانشگاه اتخاذ کردیم درست مثل دانشجویان M.B.A که در آزمایش اولیه شرکت کردند. بالاخص، آزمایشی مختصر ترتیب دادیم که به اعضاء هم اعلامیه درآمدهای GAAP و هم اعلامیه درآمدهای پیش‌بینی را ارائه دادیم و سپس از آنها خواستیم:

(1)  ارزیابی قیمت سهام آنها بر مبنای اعلامیه GAAP چقدر با ارزیابی‌ آنها بر مبنای اعلامیه درآمدهای پیش‌بینی تفاوت دارد (5- = خیلی کمتر از، صفر = یکسان و 5 = خیلی بیشتر از)

(2)   ارزیابی آنها از مطلوبیت اعلامیه GAAP (5 - = خیلی نامطلوب،صفر = خنثی و 5 = خیلی مطلوب)

(3)   ارزیابی آنها از مطلوبیت اعلامیه آماری.

Tan و همکاران خاطر نشان می‌کنند که این روش به اعضاء فرصت می‌دهد پیش‌بینی آگاهی بخش هستند، پس باید نشان دهند که قیمت سهام در اعلامیه پیش‌بینی بیشتر خواهد بود.

میانگین پاسخ (عکس‌العمل) به سئوال مربوط به قیمت سهام 18/0 است که خیلی با پاسخ ‘the same" (یکسان) تفاوتی ندارد. در مورد ارزیابی‌های مطلوبیت، اعضاء اعلامیه پیش‌بینی را مطلوب‌تر از اعلامیه GAAP می‌دانستند. پس هنگام بررسی توام اعلامیه GAAP و اعلامیه پیش‌بینی، دانشجویان M.B.A براین باورند که وجود درآمدهای پیش بینی شده، اعلامیه درآمدها را مطلوبت‌تر می‌کند، ولی نیز معتقدند که درآمدهای پیش‌بینی، ارزیابی آنها از قیمت سهام را تحت تاثیر قرار نداد. ترکیب این یافته‌ها با آزمون ما نشان می‌دهد که افشاگری‌های پیش‌بینی از طریق یک پروسه شناختی غیر دانسته تحت تاثیر ارزیابی‌های مطلوبیت است، ولی همین ارزیابی‌های مطلوبیت از طریق یک پروسه شناختی غیر عمدی (ناخواسته) تحت تاثیر تصمیمات مبتنی بر قیمت سهام می‌باشد.


نتیجه‌گیری:

این مقاله نتایج تجربه‌ای را نشان می‌دهد که تاثیرات افشاء درآمدهای پیش بینی بر قضاوت‌ها یا تصمیمات سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای (یعنی کم تجربه) و تحلیلگران حرفه‌ای (یعنی سرمایه‌گذاران با تجربه‌تر) در مورد قیمت سهام را مورد بررسی قرار می‌دهد. در این تجربه، اعضا یا سهامداران چندین تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری بر مبنای نمونه‌ای که مشتمل بر یک اعلامیه درآمدهای یک شرکت فرضی بود اتخاذ کردند. اعلامیه درآمدها برای برخی از شرکا (حالت GAAP ) فقط شامل افشاء GAAP و برای دیگر شرکا (حالت پیش‌بینی) هم افشاء پیش‌بینی و هم افشاء GAAP را دربرمی‌گرفت. بر طبق شواهد تجربی در مورد افشاگری‌ درآمدهای پیش بینی حقیقی، درآمدهای پیش‌بینی در تجربه ما متجاوز از درآمدهای GAAP بودند.

نتایج بدست آمده حاکی از آن است که برآوردها یا نظریات تحلیلگران در مورد قیمت سهام در میان دو حالت فرقی نداشت، ولی دانشجویان M.B.A که شاخص سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای بودند، قیمت سهام را در حالت پیش بینی خیلی بیشتر از دانشجویان M.B.A در حالت GAAP برآورد کردند.

بررسی‌ها و تحلیل‌های دیگر بینشی نسبت به این نتایج ارائه می‌دهد. تحلیل‌گران با استفاده از الگوهای ارزشیابی خوب تعریف شده یا کامل و برمبنای درآمدهای مرکب یا جریانات نقدی قیمت سهام را برآورد کردند، درحالی که دانشجویان M.B.A کلاً الگوهای ارزشیابی ناقص و ذهنی را اعمال کردند. از نظر تحلیل گرانی که الگوهای ارزشیابی درآمدهای مرکب را استفاده کردند، افشاء‌گری پیش‌بینی بر نظریات آنها در مورد درآمدهای مربوط به ارزشیابی شرکت تاثیری وارد نکرد. یعنی تحلیلگران بدون توجه به اینکه آیا آنها در وضعیت پیش بینی قرار دارند یا GAAP مقولات مشابهی را تعدیل کردند. در مورد دانشجویان M.B.A آنهایی که در وضعیت پیش بینی بودند اعلامیه درآمدها را کاملاً مطلوب‌تر از دانشجویان M.B.A در وضعیت GAAP قلمداد کردند، و نتایج آزمون واسطه گری حاکی از آن است که ارزیابی‌های مطلوبیت‌پذیری در تاثیرات افشاگری پیش‌بینی بر نظریات دانشجویان M.B.A در مورد قیمت سهام نقش واسطه را بازی کرد. از اینرو، افشاگری پیش بینی باعث شد دانشجویان M.B.A اعلامیه درآمدها را مطلوب‌تر تلقی کنند که این در عوض آنها را تحریک کرد تا قیمت سهام را بالاتر ارزیابی کنند. تحلیل‌های مداوم نشان می‌دهد که این تاثیر به جای وابستگی دانشجویان M.B.A  بر اطلاعات درآمدهای پیش بینی ناشی از تاثیرات شناختی غیر دانسته (غیر عددی) است چون آنها این اطلاعات را آگاهی‌بخش می‌دانند. از این گذشته، تحلیل و بررسی‌ها نیز نشان می‌دهد که افشاگری پیش‌بینی برآورد قیمت سهام دانشجویان M.B.A را از طریق ضریبی که در سیستم اندازه‌گیری عملکرد انتخابی خود به کار بردند (یعنی درآمدها) تحت تاثیر قرارداد؛ این افشاگری بزرگی و اهمیت سیستم اندازه‌گیری عملکردی که آنها در الگو ارزشیابی خود به کار بردند را تحت تاثیر قرار نداد.

تجربه ما چندین محدودیت دارد. برای مثال ابزار تجربی ما فقط شامل زیرمجموعه‌ای از اطلاعاتی می‌شد که نوعاً هنگام تصمیم‌گیری‌های سرمایه گذاری در اختیار سرمایه‌گذاران قرار دارد. از این گذشته، گرچه دانشجویان M.B.A در مورد اقلام و مباحث صورت حساب مالی کم تجربه‌تر از تحلیل‌گران هستند، از خیلی از سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای فهیم‌تر و تجربه‌دارترند.

بنابراین نتایج ما، تاثیر افشاگری درآمدهای پیش بینی بر سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای را کم اهمیت جلوه می‌ دهد. محدودیت بالقوه دیگر این است که دانشجویان M.B.A موضوعات تجربی را در محیطی کنترل شده کامل کردند در حالی که تحلیلگران اینگونه عمل نکردند. ما نمی‌توانیم احتمالاتی را پایه‌ریزی کنیم مبنی بر اینکه تحلیلگران در مورد موضوعات به شکلی نظام‌مند کار نکردند، در حال تکمیل موضوعات مشابه دیگر منابع مراجعه کردند یا زمان کمتر یا بیشتری از دانشجویان M.B.A را به اجرای آزمون اختصاص دادند.

محدودیت‌های دیگر مطالعه ما فرصتهای جالبی برای تحقیقات آتی در اختیار قرار می‌دهد. مثلاً نتایج ما کل انواع افشاگری درآمدهای پیش بینی را تعمیم نمی‌دهد. ما تنها موقعیتی را بررسی کردیم که دراین موقعیت درآمدهای پیش‌بینی بیشتر از درآمدهای GAAP بود. تحقیقات بعد می‌تواند موقعیتهایی را عنوان کند که در این موقعیت‌ها درآمدهای پیش‌بینی کمتر از درآمدهای GAAP باشد.

ما نیز افشاگری درآمدهای پیش‌بینی هدفمندانه‌ای ایجاد کردیم که از شفافیت کمی برخوردار بود. مثلاً واژه‌ای برای درآمدهای پیش‌بینی به کار بردیم که شبیه به واژه تعریف شده در GAAP برای عملیات مرکزی و در جریان شرکت است، در بخش تشریعی اعلامیه مقدار دلار هریک از اقلام خارج شده را وارد نکردیم، و درآمدهای آماری را با درآمدهای GAAP یکی ندانستیم. تحقیقات آتی می‌تواند تاثیر شفافیت درآمدهای پیش‌بینی بر تصمیمات سرمایه گذاران را مورد بررسی قرار دهد. با ارائه یافته‌های Lougee و Marquardt مبنی براینکه افشاگری‌های پیش بینی از نظر شرکتهایی که درآمدهای پیش‌بینی‌شان را صریحاً با درآمدهای GAAP تطبیق می‌دهند نسبت به درآمدهای GAAP ارزش افزایشی دارد، این سازگاری‌ها یا تطابق‌ها بُعد جالبی از این شفافیت هستند. افشاگری‌ پیش بینی حقیقی نیز ترتیب ارائه درآمدهای پیش‌بینی و درآمدهای GAAP در اعلامیه درآمدها را تغییر می‌دهد. تحقیقات آتی می‌تواند بررسی کند آیا این تغییر باعث تاثیرات ترتیب بر تصمیمات سرمایه‌گذاری می‌شود یا نه. نهایتاً مطالعه ما تاثیرات افزایشی هرمقوله مستثنی را در محاسبه درآمدهای پیش بینی نادیده نگرفت. تحقیقات آتی می‌تواند بررسی کند آیا ماهیت این مقولات مستثنی، نظیر درآمد در برابر هزینه‌ها یا مقولات کم ارزش در برابر ارزش بر تصمیمات یا قضاوت‌های سرمایه‌گذاران تاثیر دارد یا نه.

 

تاثیرات افشاء سودهای پیش‌بینی شده در تجزیه و تحلیل سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای و ارزشیابی حقوق صاحبان سهام

با توجه به تاثیرات شناختی غیر آگاهانه، تحقیق در مورد قضاوت و تصمیم‌گیری حاکی از آن است که   فقط وجود اطلاعات بدون توجه به ارتباط آن با قضاوت و تصمیم موجود، می‌تواند بر اطلاعات پردازی انسان تاثیرات ناآگاهانه داشته باشد. برای مثال مطالعات فراوانی در مجموعه‌های مختلف نشان داده است که وقتی مجموعه اطلاعات افراد هم دربرگیرنده اطلاعات تشخیصی باشد و هم غیر تشخیصی نسبت به وقتی که فقط اطلاعات تشخیصی را در برگیرد قضاوت‌های متفاوتی اعمال می‌کنند. مطالعات دیگر نشان داده است که قضاوت‌های افراد معمولاً یک تاثیر anchoring را انعکاس می‌دهد، حتی وقتی آنها بدانند به طور تصادفی شناخته شده و گفته شده است که هیچ کاری در خصوص قضاوت یا تصمیم در مورد درخواست انجام نمی‌دهند. از این گذشته، تحقیقات نشان می‌دهد که تاثیرات شناختی غیر آگاهانه احتمالاً وقتی افراد از وظایف خاص و ویژه آگاهی ندارند بیشتر است.  بنابراین حتی اگر غیر حرفه‌ای‌ها اطلاعات آماری را آگاهی‌بخش تلقی نکنند، هنوز این اطلاعات می‌تواند بر قضاوت‌ها تاثیرات شناختی ناآگاهانه را اعمال کند.

با خلاصه بحث مربوط به کسب و ارزیابی اطلاعات، عدم مهارت سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای و نیز استفاده آنها از الگوهای ارزشیابی نامطلوب، احتمال اینکه آنها (1) عمداً به اطلاعات آماری تکیه کنند و یا (2) نسبت به تاثیرات شناختی غیر عمد (ناآگاهانه) افشاگریهای پیش‌بینی حساسیت‌پذیر باشند بیشتر می‌شود.

پس، ما پیش‌بینی می‌کنیم که افشاگریهای پیش‌بینی بر قضاوت‌ها یا تصمیمات سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای مبنی بر تعیین قیمت سهام تاثیرخواهد گذاشت. این پیش‌بینی با فرضیه زیر بیان می‌شود:

H1 : وقتی سودهای (عواید) پیش‌بینی از مقولات هزینه مستثنی شوند، تصمیمات مبنی بر قیمت سهام از سوی سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای  در مورد اعلامیه عوایدی که هم سودهای GAAP و هم سودهای پیش‌بینی را افشاء می‌کند بیشتر و در رده بالاتری از آنهایی‌ست که فقط سودهای GAAP را افشاء می‌کنند.

تحلیلگران: افشاگری عواید پیش‌بینی و کسب اطلاعات:

به طور کلی تحلیلگران کاملاً از اهمیت و ارتباط میان مقولات صورتحساب مالی آگاه هستند، آنها الگوهای ارزشیابی مطلوبی دارند که در عوض امکان استفاده از استراتژیهای تحقیق در مورد اطلاعات جهت‌دار را برای کسب داده‌های مورد نیاز الگوهای ارزشیابی‌شان به آنها می‌دهد. تحلیل‌گران احتمالاً با تحقیق در مورد اطلاعات جهت‌دار تنها اطلاعاتی را که مرتبط با الگوهای ارزشیابی خود می‌دانند مرور می‌کنند تحقیقات نشان می‌دهد که اطلاعات در مورد سود یا درامد برای تحلیل‌گران اهمیت دارد. از این گذشته، مدیران شرکت بر این ادعا هستند که دلیل ارائه عواید یا سودهای پیش‌بینی آنها این است که تحلیلگران خواهان اطلاعات هستند. بنابراین ما پیش‌بینی می‌کنیم که وقتی یک اعلامیه سود یا درآمد ارائه شد، آنها را تحریک می‌کند اطلاعات پیش‌بینی را کسب کنند. از این گذشته، چون شرکتها واژگان و اصطلاحات متعددی برای سودهای پیش‌بینی به کار می‌برند و چون برخی از شرکتها تمایز میان سودهای پیش‌بینی شده وسودهای GAAP را مشکل می‌دانند، کلاً مرور و بررسی جزئیات کامل عواید یا سودها که نوعاً هم شامل سودهای پیش‌بینی و هم سودهای GAAP می‌شود امری‌ست ضروری. از اینرو پیش‌بینی می‌کنیم تحلیلگران اطلاعات مبنی بر سودهای آماری مشتمل در اعلامیه‌های سودها را کسب می‌کنند.

افشاگری‌های آماری و ارزشیابی و برآورد اطلاعات: همان طور که در بالا بحث شد، افشاگری‌های پیش‌بینی تصمیمات غیر حرفه‌ای‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد چرا که آنها وجود و اهمیت اطلاعات پیش‌بینی شده را دلیل اهمیت آن می‌دانند و چون افشاگری پیش‌بینی شده باعث یک تاثیر شناختی غیرآگاهانه می‌شود. تحلیلگران به علت آگاهی شان از ثبات و استدلالات جریانات نقدی عناصر مختلف درآمد، احتمالاً کمتر تصور می کنند که افشاگری‌های پیش‌بینی در برگیرنده اطلاعات مکملی راجع به ماهیت عناصر خاص درآمد است. از این گذشته، چون تحلیلگران عمدتاً وقتی اهمیت نسبی مقولات مختلف مالی را تعیین می‌کنند از وظیفه خاص خود آگاهی دارند و برآن تکیه می‌کنند، احتمالاً اهمیتی که به سودهای پیش‌بینی در اعلامیه‌های سودها داده شده نیز کمتر دیدگاه تحلیلگران در مورد آگاهی بخش بودن اطلاعات پیش‌بینی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. با وجود این، نمی‌توانیم احتمال دهیم افشاگری‌های آماری آگاهانه، قضاوت و تصمیمات تحلیل‌گران مبنی بر قیمت سهام را تحت تاثیر قرار می‌دهد چون مواردی وجود دارد که (1) افشاگری سودهای GAAP فاقد جزئیات کافی برای تحلیل‌گران در شناخت وجود و یا اهمیت موضوعات، مقولات مرتبط و کم ارزش یا بدون ارزش یا (2) افشاگری پیش‌بینی مقوله‌ای مرتبط کم ارزش یا بدون ارزش را که تحلیلگران با آن آشنایی ندارند مشخص می‌کند.

تحقیقات شواهدی ارائه می‌دهد مبنی بر اینکه آیا افشاگری‌های پیش‌بینی شده می‌تواند باعث تاثیرات شناختی ناآگاهانه‌ در تحلیلگران شود یا نه. تحقیقات حاکی از آن است که خیلی از موارد مستند تاثیرات شناختی غیر عمدی ناشی از عدم مهارت وتخصص افراد در مورد وظیفه ویژه یا خاص می‌باشد.

اسمیت وکیلا (1991) نتیجه می‌گیرند که تخصص و مهارت و آگاهی از وظیفه خاص معمولاً تاثیرات شناختی ناآگاهانه را کاهش و حتی می‌تواند آن را از بین ببرد. برای مثال حسابرسان مجرب و کارآزموده در مطالعه Joyce و Biddle  هنگام قضاوت‌های کلی در مورد دانش و آگاهی یک تاثیر anchoring  غیر عمد یا غیر آگاهانه‌ای را نشان دادند نه هنگام قضاوت و تصمیم‌گیریهای معمول حسابرسی. پس این احتمال هست که دانش ما فوق تحلیلگران در مورد وظیفه خاص می‌تواند هرگونه تاثیر شناختی ناآگاهانه منتج از افشاگری سودهای پیش‌بینی شده را کاهش دهد. بعبارت دیگر، تحقیقات دیگر به اثبات رسانده است که فقط جایگزینی مقولاتی در صورت حسابهای مالی می‌تواند تصمیمات تحلیلگران را تحت تاثیر قرار دهد و این نشان می‌دهد که تحلیلگران حتی هنگام اجرای وظایفی که نسبت به آن آگاهی و اطلاعات دارند به تاثیرات شناختی غیر عمدی یا ناآگاهانه تکیه می‌کنند.

به طور خلاصه، از آنجایی که تحلیلگران به طور کلی وظایف تحلیل سرمایه‌‌گذارای را با الگوهای ارزشیابی مطلوبی که درک اهمیت نسبی اطلاعات مالی مختلف را منعکس می‌کند انجام می‌دهند، ما براین اعتقاد هستیم که احتمال این که تحلیلگران خودآگاهانه به تنهایی بر سودهای پیش‌بینی تکیه کنند کم است. تخصص و مهارت آنها نیز نشان می‌دهد که شانس تاثیرات شناختی غیر عدد (غیر دانسته) این اطلاعات نسبتاً کم است. ولی، تحقیق قبل نشان می‌دهد که تخصص تحلیلگران همیشه هنگام تصمیم‌گیریهای مرتبط با سرمایه‌گذاری آنها را از تاثیرات شناختی غیرآگاهانه و غیر عدد حمایت نمی‌کند. همچنین ما برای تحلیلگران فرضیه‌ای خاص ارائه می‌دهیم، در عوض پرسش تحقیقاتی زیر را مطرح می‌کنیم:

RQ : آیا افشاگری‌هیا پیش‌بینی شده قضاوت‌ها و تصمیمات مبنی بر قیمت سهام از سوی تحلیلگران را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟

IV : الگو: وظیفه، طرح و شرکا: ما برای بررسی فرضیه خود و پرسش تحقیقاتی تجربه‌ای را انجام دادیم. در مورد یک شرکت فرضی بنام شرکت تکنولوژی تصاویر پیشرفته که بر مبنای شرکت آزاد تکنولوژی تجهیزات پزشکی می‌باشد و بورس اوراق بهادار نیویورک را خرید و فروش می‌کند شرکا نمونه‌ای را دریافت کردند. این نمونه شامل اطلاعات پیش زمینه و اعلامیه درآمد یا سودهای چهارساله و سالانه سال مالی 2001  AIT می‌شد. سپس از شرکاء خواسته شد تا چندین نظریه مربوط به سرمایه‌گذاری را مطرح و به یک سری سئوالات مربوط به نظریات خود و اعلامیه سودها پاسخ دهند.

شرکا سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای و تحلیلگران مالی بودند. ما در هر گروه نوعی اعلامیه سود ایجاد کردیم. (GAAP در برابر آماری).

دانشجویان M. B. A از برنامه U.S.world News Report top-35 M. B. A  را بعنوان شاخص سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای استفاده کردیم. این سرمایه‌گذاران ناهمسان هستند و این شناسایی گروهی مجزا که نشان دهنده کل سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای و دارای کل ویژگیهای مطلوب می‌باشند را مشکل می‌کند. دانشجویان M. B.A و بعنوان گروهی معقول بررسی کردیم، بالاخص استفاده آنها در تحقیق قبل به عنوان شاخص سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای و قابلیت دسترسی آنها نمایان است. علاوه براین، از میان گروه سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای ممکن، دانشجویان M. B.A را برای دقیق‌ترین تست H1 انتخاب کردیم چون پیش‌بینی کردیم که آنها به علت دوره آموزشی فعلی و اخیر خود در رشته حسابداری و امور مالی از مباحث حسابداری و ارزیابی اطلاعات نسبتاً بالایی دارند. در آزمون ما، آنها در رشته حسابداری به طور متوسط از 6/3 و رشته امور مالی از 7/3 برخوردارند. حد انحرافات دوره آموزشی حسابداری و امور مالی آنها در برابر یافته‌ها H1 را تایید می‌کند. با توجه به تجربیات آنها در زمینه سرمایه‌گذاری، در آزمون ما 52 درصد آنها قبلاً در اوراق بهادار انفرادی و 27 درصد در بودجه‌های متقابل حقوق مالی تجربه سرمایه‌گذاری داشتند.ازمیان آنهایی که در اوراق قرضه  سرمایه‌گذاری کرده بودند، متوسط تعداد سرمایه‌گذاری‌ها 20 بود.

تحلیلگران مالی که در این آزمون شرکت داشتند از میان فارغ‌التحصیلان همان دانشگاه بکار گرفته شدند. متوسط تجربه کاری آنها چهارسال و دامنه آن از یک تا ده سال بود. 67 درصد عمدتاً بعنوان تحلیلگران خرید جانبی و 33 درصد بعنوان تحلیلگران جانبی کار کردند. کل 46 دانشجوی M. B. A  و 34 تحلیلگر موضوعات تجربی را کامل کردند.

بیانیه سودها (سود، درآمدها): بیانیه سود بعد از بیانیه سود واقعی حقیقی الگو شد و مشتمل بر سه بخش اصلی می‌باشد. اول عنوان یا تیتر است که درصد افزایش سود سالانه در سال قبل را اعلام می‌کند. درصد افزایش بر مبنای سود GAAP در حالت GAAP و سود پیش‌بینی شده در حالت پیش‌بینی قرار داشت. افزایش‌ها به ترتیب 8/0 و 8/8  درصد بودند.

بخش دوم توضیحی مختصر است که  مقادیر فعلی و مقایسه‌ای سود سالانه و سود سه ساله را اعلام میکند. سود GAAp برای سود سالانه و سه ساله در حالت GAAP گزارش شد، در حالی که سود پیش‌بینی شده و سود GAAP هر دو درحالت پیش‌بینی برای این دو مقوله گزارش شدند. بر طبق شواهد تجربی، سود پیش‌بینی شده از سود GAAP تجاوز کردند؛ GAAP EPS  به ترتیب 68/1 و 24/1 دلار بودند. از این گذشته، بر طبق اصطلاحات به کار رفته از سوی شرکتهایی که سود پیش‌بینی شده را افشاء می‌کنند، ما سود یا درآمدهای GAAP را “سود گزارش شده” و سود یا درآمدهای پیش‌بینی شده را “سود عملیاتی” لقب دادیم.

حکایت حالت پیش‌بینی در کسب سود پیش‌بینی شده شامل یک لیست از مقولاتی می‌شود (نه به مقادیر دلار) به استثنای GAAP .

بخش سوم این بیانیه شامل صورت حسابهای مالی مقایسه‌ای می‌باشد. این بخش شامل صورت حسابهای درآمد GAAP ، ترازنامه‌های GAAP و صورت جریان نقد GAAP در هر دو حالت بیانیه است. این بخش در حالت پیش‌بینی نیز شامل صورت حساب درآمدهای مقایسه‌ای پیش‌بینی شده می‌شود که قبل از سه صورت حساب مالی مقایسه‌ای GAAP ارائه شد.

سود یا درآمدهای پیش‌بینی از چهار مقوله‌ای که در درآمدهای GAAP بعنوان هزینه وارد شدند مستثنی هستند. ما از انتخاب این چهار مقوله چهار هدف داشتیم:

اول: چون نگرانی اصلی قانونگذاران، پارلمان و مطبوعات مالی تاثیر خروج و جلوگیری از اقلام ارزش بالا می‌باشد، سودهای پیش‌بینی ما باید از هزینه‌های ارزش بالا پیشگیری کند. از قرار معلوم، اگر شرکتها مانع این هزینه‌ها شوند، هزینه‌های ارزش پایین را نیز پیشگیری می‌کنند. مطابق با این امر، تحقیقات نشان می‌دهد که شرکتها از هر دوی این هزینه‌ها ممانعت بعمل می‌آورند. همچنین ما در افشاء حقیقی پیش‌بینی اقلامی را انتخاب کردیم که از نظر میزان ارزش مرتبط فرق داشتند: دو تای اول اقلامی را که ارزش مرتبط پایین داشتند و دوتای آخر اقلام ارزش بالا را خارج کردند. دوم، از نظر رئالیسم، هر دو مقوله باید به وسیله حداقل یک شرکت که سودها یا درآمدهای پیش‌بینی شده را افشاء می‌کند مستثنی شده باشند.

این چهار مقوله عبارتند از:

-     استهلاک سرقفلی: استهلاک سرقفلی یک هزینه غیرنقدی است و تحقیقات به اثبات می‌رساند که سرقفلی گرچه یک مقوله تکراری است، با اجزاء سهام همراه نمی‌باشد. از این گذشته، یکی از اقلامی است که شرکتها معمولاً آن را از عواید پیش‌بینی شده خارج کردند.

-     حل و فصل دادخواهی: صورتحسابهای مالی زمینه‌ای AIT در پنج سال هیچگونه رسیدگی به دعاوی را نشان نداد که نشان می‌دهد رسیدگی به دعاوی یک مقوله غیر تکراری است. حل و فصل و تسویه برای وجوه نقدی بود.

-     مالیات حقوق یا دستمزد برای گزینه‌های سهام کارمندان کارآزموده: این مالیات‌ها هزینه عملیاتی نقد هستند و صورتحسابهای مالی پیش زمینه AIT نشان داد که این مالیات‌ها تکراری بوده و نسبتاً ثابت هستند.

-     مازاد هزینه مطالبات مشکوک الوصول: گرچه این نوع هزینه یک مقوله غیر نقدی است، ما معتقدیم ارتباط ارزشی بالایی دارد چون (1) سابقه صورت حسابهای مالی AIT نشان داد که   این هزینه یک مقوله تکراری‌ست و (2) مهمتر اینکه، یک هزینه عملیاتی است که مستقیماً به درآمد از قبل شناسایی شده ارتباط دارد. اگر این درآمد ارزش مرتبط باشد، هرگونه هزینه بدهی اشتباه توام با درآمد نیز ارزش مرتبط است.

ویژگی اصلی اعلامیه‌های درآمد این است که صورت حسابهای مالی مقایسه‌ای GAAP آن قدر مفصل بود که اعضا‌یا شرکا می‌توانستند رقم یا تعداد سودهای (درآمدهای) پیش‌بینی گزارش شده درحالت پیش‌بینی را محاسبه کنند.

از این رو هرگونه اختلاف در نظریات میان وضعیت اعلامیه‌ها فقط می‌تواند فی نفسه به افشاگری پیش‌بینی نسبت داده شود نه به اطلاعات مختلف موجود در میان این شرایط.

فرآیند: ما نمونه را در گروههای کوچک میان دانشجویان M. B. A توزیع کردیم. ابتدا در پی رضایت تحلیلگران یک نامه معرفی برای آنها ارسال و سپس نمونه را شبانه از طریق پست هوایی برای آنهایی که موافق بودند در طرح شرکت کنند ارسال کردیم. برای هر دو گروه موضوعات در دو پاکت تقسیم بندی شدند. روی پاکت نوشته شده بود اعضا یا شرکا قبل از بازکردن پاکت دوم باید اول را کامل کنند.

محتوی پاکت اول سابقه AIT ، اعلامیه درآمدها یا عواید سه ماهه چهارم و درآمدهای سالانه سال مالی 2001 شرکت و چندین پرسش و تحقیق راجع به سرمایه‌گذاری بود. موضوعات پیش زمینه شامل اطلاعات کلی در مورد AIT ، صورت حسابهای مالی سالانه GAAP برای سال‌های مالی 1996 تا 2001 بود. شرکا می‌توانستند در حالی که به پرسشهای پاکت اول پاسخ می‌دهند از این اطلاعات و اعلامیه‌های درآمد استفاده کنند.

بعد از مرور و بررسی اطلاعات زمینه‌ای و اعلامیه درآمد، از شرکا خواسته شد تا ارزش خالص سهام عادی AIT را ارائه دهند و در مورد مبنای قضاوت و تصمیم یا نظریه خود توضیحی کتبی ارائه داده و اعتماد خود به قضاوت‌شان در مورد قیمت سهام را ارزیابی کنند. ما نیز از آنها خواستیم تا در مورد چندین عامل فرعی در سرمایه‌گذاری که می‌تواند به طور بالقوه واسطه تاثیر افشاگری پیش‌بینی بر نظریات مبتی بر قیمت سهام باشد، نظر دهد.

این عوامل عبارت بودند از (1) عمده رقم مفید درآمدهای مالی 2001 برای ارزیابی عملکرد AIT و استعداد بالقوه سرمایه‌گذاری (از این پس تعیین درآمدها)، (2) خطرپذیری سرمایه‌گذاری حقوق صاحبان سهام در AIT، (3) رشد درآمد یا عواید آتی AIT ، و (4) اعتبارپذیری مدیریت AIT .

تحقیق نشان می‌دهد که افراد بعنوان بخشی از اطلاعات پردازی معمولاً اطلاعات کمی را به اطلاعات کیفی یا ارزیابیهای برآوردی تبدیل می‌کنند. ما برای تسخیر این بُعد از اطلاعات پردازی، از شرکا خواستیم تا کل مطلوبیت‌ها و سازگاری‌های اعلامیه درآمدهای AIT را ارزیابی کنند. بعد از پاسخ به این پرسش، به شرکا آموزش داده شد تا موضوعات از قبیل موضوعات زمینه‌ای و اعلامیه درآمدها را کنار گذاشته و قبل از باز کردن پاکت دوم آن را درون پاکت برگردانند و مهر و چسب بزنند.

محتوی پاکت دوم سئوالات تشریحی دیگر بود که به سه بخش تقسیم می‌شد. بخش اول شامل سئوالات خاص طراحی شده بود برای این که شرکا از دیدگاههای خود نسبت به هر دو حالت در مفید بودن و وضوح اعلامیه درآمدهای AIT و درک آنها از این اعلامیه اطلاع حاصل نمایند. این بخش نیز شامل یک پرسش بازسنجی نیز می‌شد. اعضا در وضعیت پیش‌بینی سئوالات خاص دیگری داشتند که طراحی شده بود تا مشخص شود (1) آیا آنها اطلاعات پیش بینی را بدست آورده بودند و (2) دیدگاههای خود در مورد این اطلاعات. بخش دوم سئوالات شامل سئوالات بررسی گسترده‌ای می‌شد برای جمع‌آوری  اطلاعات مربوط به دیدگاههای اعضا در مورد افشاگری درآمدهای پیش‌بینی شده. بخش سوم سئوالات اطلاعات آماری را جمع‌آوری کرد.


V . نتایج: بررسی مهارت:

در سئوالات تشریحی، از شرکا خواسته شد تا نشان دهند آیا بیانیه درآمدهای AIT فقط شامل درآمدهای GAAP یا فقط شامل درآمدهای پیش بینی یا هر دوی آنها می‌شود. هشتاد و هشت درصد از تحلیلگران و 89 درصد از دانشجویان M. B. A به این سئوال درست پاسخ دادند این نتایج حاکی از آن است که کار بیانیه درآمدها موفقیت آمیز بوده است.

آزمون یا بررسی فرضیه و سئوال تحقیقاتی:

فرضیه (1) اظهار دارد که نظریات دانشجویان M. B.A در مورد قیمت سهام در وضعیت پیش‌بینی بیشتر از وضعیت GAAP خواهد بود. جدول (1) ارقام و آمار توضیحی را شرح داده و بررسیهای پیش‌بینی در مورد نظریات تحلیلگران و دانشجویان M. B. A را در مورد قیمت سهام پیوند می‌دهد. (ترکیب می‌کند) جدول (1) ص 677 در این ناحیه است.

متوسط تعیین قیمت سهام M. B. A در حالت آماری 31/28 دلار و در حالت GAAP  36/25 دلار است، یک اختلاف تقریباً 12 درصدی. T-test نشان می‌دهد که اختلاف بین شاخص‌ها از نظر پیش‌بینی قابل ملاحظه است H1 P , (t=1.620 , P < 0.05 , one – tailed) (فرضیه یک) را تایید می‌کند.

همان طوری که در جدول 1 نشان داده شده، تعیین متوسط قیمت سهام از سوی تحلیلگران در حالت پیش‌بینی شده 80/25 دلار که در حالت GAAP  59/25 دلار می‌باشد، یعنی اختلافی کمتر از یک درصد.

T-test نشان می‌دهد که اختلاف میان شاخص‌ها از نظر پیش‌بینی قابل ملاحظه نیست.

( t-0.10; p = 0.92 , two – tailed)

این نتایج حاکی از آن است که افشاگری‌های پیش‌بینی شده، نظریات مبتنی بر قیمت سهام از سوی تحلیلگران را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد.


ترجمه فارسی به روسی


1036.png


آیا به دنبال ترجمه فارسی به روسی پایان نامه خودتان می باشید؟

آیا مهیا نمودن ترجمه فارسی به روسی با کیفیت بالا سخت است؟

ما این مهم را فراهم آورده ایم

برای مشاهده لیست قیمت و سفارش آنلاین ترجمه از وبسایت موسسه دیدن فرمائید

هنگام ثبت نام برای گرفتن تخفیف از کد معرف 10454 استفاده نمایید

www.irantypist.com

        09199170040 ساعات غیر اداری

02147624763ساعات اداری

هنگام ثبت نام برای گرفتن تخفیف از کد معرف 10454 استفاده نمایید

هم اکنون آنلاین هستیم،پشتیبانی24 ساعته ، گارانتی 72 ساعته،5000 مترجم وتایپیست متخصص در تمامی رشته ها

برای ترجمه فارسی به روسی به ما اعتماد کنید تا بهترین کیفیت ممکن را برایتان فراهم آوریم


1036.png

ترجمه فارسی به فرانسه

1035.png

با کیفیت ترجمه فارسی به فارنسه موسسه ما آشنا شوید

برای مشاهده لیست قیمت و سفارش آنلاین ترجمه از وبسایت موسسه دیدن فرمائید

هنگام ثبت نام برای گرفتن تخفیف از کد معرف 10454 استفاده نمایید

www.irantypist.com

        09199170040 ساعات غیر اداری

02147624763ساعات اداری

هنگام ثبت نام برای گرفتن تخفیف از کد معرف 10454استفاده نمایید

هم اکنون آنلاین هستیم،پشتیبانی24 ساعته ، گارانتی 72 ساعته،5000 مترجم وتایپیست متخصص در تمامی رشته ها

ترجمه فارسی به فرانسه با بهترین کیفیت ممکن در ایران

 1035.png