با توجه به تاثیرات شناختی غیر آگاهانه، تحقیق در مورد قضاوت و تصمیمگیری حاکی از آن است که فقط وجود اطلاعات بدون توجه به ارتباط آن با قضاوت و تصمیم موجود، میتواند بر اطلاعات پردازی انسان تاثیرات ناآگاهانه داشته باشد. برای مثال مطالعات فراوانی در مجموعههای مختلف نشان داده است که وقتی مجموعه اطلاعات افراد هم دربرگیرنده اطلاعات تشخیصی باشد و هم غیر تشخیصی نسبت به وقتی که فقط اطلاعات تشخیصی را در برگیرد قضاوتهای متفاوتی اعمال میکنند. مطالعات دیگر نشان داده است که قضاوتهای افراد معمولاً یک تاثیر anchoring را انعکاس میدهد، حتی وقتی آنها بدانند به طور تصادفی شناخته شده و گفته شده است که هیچ کاری در خصوص قضاوت یا تصمیم در مورد درخواست انجام نمیدهند. از این گذشته، تحقیقات نشان میدهد که تاثیرات شناختی غیر آگاهانه احتمالاً وقتی افراد از وظایف خاص و ویژه آگاهی ندارند بیشتر است. بنابراین حتی اگر غیر حرفهایها اطلاعات آماری را آگاهیبخش تلقی نکنند، هنوز این اطلاعات میتواند بر قضاوتها تاثیرات شناختی ناآگاهانه را اعمال کند.
با خلاصه بحث مربوط به کسب و ارزیابی اطلاعات، عدم مهارت سرمایهگذاران غیر حرفهای و نیز استفاده آنها از الگوهای ارزشیابی نامطلوب، احتمال اینکه آنها (1) عمداً به اطلاعات آماری تکیه کنند و یا (2) نسبت به تاثیرات شناختی غیر عمد (ناآگاهانه) افشاگریهای پیشبینی حساسیتپذیر باشند بیشتر میشود.
پس، ما پیشبینی میکنیم که افشاگریهای پیشبینی بر قضاوتها یا تصمیمات سرمایهگذاران غیرحرفهای مبنی بر تعیین قیمت سهام تاثیرخواهد گذاشت. این پیشبینی با فرضیه زیر بیان میشود:
H1 : وقتی سودهای (عواید) پیشبینی از مقولات هزینه مستثنی شوند، تصمیمات مبنی بر قیمت سهام از سوی سرمایهگذاران غیر حرفهای در مورد اعلامیه عوایدی که هم سودهای GAAP و هم سودهای پیشبینی را افشاء میکند بیشتر و در رده بالاتری از آنهاییست که فقط سودهای GAAP را افشاء میکنند.
تحلیلگران: افشاگری عواید پیشبینی و کسب اطلاعات:
به طور کلی تحلیلگران کاملاً از اهمیت و ارتباط میان مقولات صورتحساب مالی آگاه هستند، آنها الگوهای ارزشیابی مطلوبی دارند که در عوض امکان استفاده از استراتژیهای تحقیق در مورد اطلاعات جهتدار را برای کسب دادههای مورد نیاز الگوهای ارزشیابیشان به آنها میدهد. تحلیلگران احتمالاً با تحقیق در مورد اطلاعات جهتدار تنها اطلاعاتی را که مرتبط با الگوهای ارزشیابی خود میدانند مرور میکنند تحقیقات نشان میدهد که اطلاعات در مورد سود یا درامد برای تحلیلگران اهمیت دارد. از این گذشته، مدیران شرکت بر این ادعا هستند که دلیل ارائه عواید یا سودهای پیشبینی آنها این است که تحلیلگران خواهان اطلاعات هستند. بنابراین ما پیشبینی میکنیم که وقتی یک اعلامیه سود یا درآمد ارائه شد، آنها را تحریک میکند اطلاعات پیشبینی را کسب کنند. از این گذشته، چون شرکتها واژگان و اصطلاحات متعددی برای سودهای پیشبینی به کار میبرند و چون برخی از شرکتها تمایز میان سودهای پیشبینی شده وسودهای GAAP را مشکل میدانند، کلاً مرور و بررسی جزئیات کامل عواید یا سودها که نوعاً هم شامل سودهای پیشبینی و هم سودهای GAAP میشود امریست ضروری. از اینرو پیشبینی میکنیم تحلیلگران اطلاعات مبنی بر سودهای آماری مشتمل در اعلامیههای سودها را کسب میکنند.
افشاگریهای آماری و ارزشیابی و برآورد اطلاعات: همان طور که در بالا بحث شد، افشاگریهای پیشبینی تصمیمات غیر حرفهایها را تحت تاثیر قرار میدهد چرا که آنها وجود و اهمیت اطلاعات پیشبینی شده را دلیل اهمیت آن میدانند و چون افشاگری پیشبینی شده باعث یک تاثیر شناختی غیرآگاهانه میشود. تحلیلگران به علت آگاهی شان از ثبات و استدلالات جریانات نقدی عناصر مختلف درآمد، احتمالاً کمتر تصور می کنند که افشاگریهای پیشبینی در برگیرنده اطلاعات مکملی راجع به ماهیت عناصر خاص درآمد است. از این گذشته، چون تحلیلگران عمدتاً وقتی اهمیت نسبی مقولات مختلف مالی را تعیین میکنند از وظیفه خاص خود آگاهی دارند و برآن تکیه میکنند، احتمالاً اهمیتی که به سودهای پیشبینی در اعلامیههای سودها داده شده نیز کمتر دیدگاه تحلیلگران در مورد آگاهی بخش بودن اطلاعات پیشبینی را تحت تاثیر قرار میدهد. با وجود این، نمیتوانیم احتمال دهیم افشاگریهای آماری آگاهانه، قضاوت و تصمیمات تحلیلگران مبنی بر قیمت سهام را تحت تاثیر قرار میدهد چون مواردی وجود دارد که (1) افشاگری سودهای GAAP فاقد جزئیات کافی برای تحلیلگران در شناخت وجود و یا اهمیت موضوعات، مقولات مرتبط و کم ارزش یا بدون ارزش یا (2) افشاگری پیشبینی مقولهای مرتبط کم ارزش یا بدون ارزش را که تحلیلگران با آن آشنایی ندارند مشخص میکند.
تحقیقات شواهدی ارائه میدهد مبنی بر اینکه آیا افشاگریهای پیشبینی شده میتواند باعث تاثیرات شناختی ناآگاهانه در تحلیلگران شود یا نه. تحقیقات حاکی از آن است که خیلی از موارد مستند تاثیرات شناختی غیر عمدی ناشی از عدم مهارت وتخصص افراد در مورد وظیفه ویژه یا خاص میباشد.
اسمیت وکیلا (1991) نتیجه میگیرند که تخصص و مهارت و آگاهی از وظیفه خاص معمولاً تاثیرات شناختی ناآگاهانه را کاهش و حتی میتواند آن را از بین ببرد. برای مثال حسابرسان مجرب و کارآزموده در مطالعه Joyce و Biddle هنگام قضاوتهای کلی در مورد دانش و آگاهی یک تاثیر anchoring غیر عمد یا غیر آگاهانهای را نشان دادند نه هنگام قضاوت و تصمیمگیریهای معمول حسابرسی. پس این احتمال هست که دانش ما فوق تحلیلگران در مورد وظیفه خاص میتواند هرگونه تاثیر شناختی ناآگاهانه منتج از افشاگری سودهای پیشبینی شده را کاهش دهد. بعبارت دیگر، تحقیقات دیگر به اثبات رسانده است که فقط جایگزینی مقولاتی در صورت حسابهای مالی میتواند تصمیمات تحلیلگران را تحت تاثیر قرار دهد و این نشان میدهد که تحلیلگران حتی هنگام اجرای وظایفی که نسبت به آن آگاهی و اطلاعات دارند به تاثیرات شناختی غیر عمدی یا ناآگاهانه تکیه میکنند.
به طور خلاصه، از آنجایی که تحلیلگران به طور کلی وظایف تحلیل سرمایهگذارای را با الگوهای ارزشیابی مطلوبی که درک اهمیت نسبی اطلاعات مالی مختلف را منعکس میکند انجام میدهند، ما براین اعتقاد هستیم که احتمال این که تحلیلگران خودآگاهانه به تنهایی بر سودهای پیشبینی تکیه کنند کم است. تخصص و مهارت آنها نیز نشان میدهد که شانس تاثیرات شناختی غیر عدد (غیر دانسته) این اطلاعات نسبتاً کم است. ولی، تحقیق قبل نشان میدهد که تخصص تحلیلگران همیشه هنگام تصمیمگیریهای مرتبط با سرمایهگذاری آنها را از تاثیرات شناختی غیرآگاهانه و غیر عدد حمایت نمیکند. همچنین ما برای تحلیلگران فرضیهای خاص ارائه میدهیم، در عوض پرسش تحقیقاتی زیر را مطرح میکنیم:
RQ : آیا افشاگریهیا پیشبینی شده قضاوتها و تصمیمات مبنی بر قیمت سهام از سوی تحلیلگران را تحت تاثیر قرار میدهد؟
IV : الگو: وظیفه، طرح و شرکا: ما برای بررسی فرضیه خود و پرسش تحقیقاتی تجربهای را انجام دادیم. در مورد یک شرکت فرضی بنام شرکت تکنولوژی تصاویر پیشرفته که بر مبنای شرکت آزاد تکنولوژی تجهیزات پزشکی میباشد و بورس اوراق بهادار نیویورک را خرید و فروش میکند شرکا نمونهای را دریافت کردند. این نمونه شامل اطلاعات پیش زمینه و اعلامیه درآمد یا سودهای چهارساله و سالانه سال مالی 2001 AIT میشد. سپس از شرکاء خواسته شد تا چندین نظریه مربوط به سرمایهگذاری را مطرح و به یک سری سئوالات مربوط به نظریات خود و اعلامیه سودها پاسخ دهند.
شرکا سرمایهگذاران غیر حرفهای و تحلیلگران مالی بودند. ما در هر گروه نوعی اعلامیه سود ایجاد کردیم. (GAAP در برابر آماری).
دانشجویان M. B. A از برنامه U.S.world ∞ News Report top-35 M. B. A را بعنوان شاخص سرمایهگذاران غیر حرفهای استفاده کردیم. این سرمایهگذاران ناهمسان هستند و این شناسایی گروهی مجزا که نشان دهنده کل سرمایهگذاران غیر حرفهای و دارای کل ویژگیهای مطلوب میباشند را مشکل میکند. دانشجویان M. B.A و بعنوان گروهی معقول بررسی کردیم، بالاخص استفاده آنها در تحقیق قبل به عنوان شاخص سرمایهگذاران غیر حرفهای و قابلیت دسترسی آنها نمایان است. علاوه براین، از میان گروه سرمایهگذاران غیر حرفهای ممکن، دانشجویان M. B.A را برای دقیقترین تست H1 انتخاب کردیم چون پیشبینی کردیم که آنها به علت دوره آموزشی فعلی و اخیر خود در رشته حسابداری و امور مالی از مباحث حسابداری و ارزیابی اطلاعات نسبتاً بالایی دارند. در آزمون ما، آنها در رشته حسابداری به طور متوسط از 6/3 و رشته امور مالی از 7/3 برخوردارند. حد انحرافات دوره آموزشی حسابداری و امور مالی آنها در برابر یافتهها H1 را تایید میکند. با توجه به تجربیات آنها در زمینه سرمایهگذاری، در آزمون ما 52 درصد آنها قبلاً در اوراق بهادار انفرادی و 27 درصد در بودجههای متقابل حقوق مالی تجربه سرمایهگذاری داشتند.ازمیان آنهایی که در اوراق قرضه سرمایهگذاری کرده بودند، متوسط تعداد سرمایهگذاریها 20 بود.
تحلیلگران مالی که در این آزمون شرکت داشتند از میان فارغالتحصیلان همان دانشگاه بکار گرفته شدند. متوسط تجربه کاری آنها چهارسال و دامنه آن از یک تا ده سال بود. 67 درصد عمدتاً بعنوان تحلیلگران خرید جانبی و 33 درصد بعنوان تحلیلگران جانبی کار کردند. کل 46 دانشجوی M. B. A و 34 تحلیلگر موضوعات تجربی را کامل کردند.
بیانیه سودها (سود، درآمدها): بیانیه سود بعد از بیانیه سود واقعی حقیقی الگو شد و مشتمل بر سه بخش اصلی میباشد. اول عنوان یا تیتر است که درصد افزایش سود سالانه در سال قبل را اعلام میکند. درصد افزایش بر مبنای سود GAAP در حالت GAAP و سود پیشبینی شده در حالت پیشبینی قرار داشت. افزایشها به ترتیب 8/0 و 8/8 درصد بودند.
بخش دوم توضیحی مختصر است که مقادیر فعلی و مقایسهای سود سالانه و سود سه ساله را اعلام میکند. سود GAAp برای سود سالانه و سه ساله در حالت GAAP گزارش شد، در حالی که سود پیشبینی شده و سود GAAP هر دو درحالت پیشبینی برای این دو مقوله گزارش شدند. بر طبق شواهد تجربی، سود پیشبینی شده از سود GAAP تجاوز کردند؛ GAAP EPS به ترتیب 68/1 و 24/1 دلار بودند. از این گذشته، بر طبق اصطلاحات به کار رفته از سوی شرکتهایی که سود پیشبینی شده را افشاء میکنند، ما سود یا درآمدهای GAAP را “سود گزارش شده” و سود یا درآمدهای پیشبینی شده را “سود عملیاتی” لقب دادیم.
حکایت حالت پیشبینی در کسب سود پیشبینی شده شامل یک لیست از مقولاتی میشود (نه به مقادیر دلار) به استثنای GAAP .
بخش سوم این بیانیه شامل صورت حسابهای مالی مقایسهای میباشد. این بخش شامل صورت حسابهای درآمد GAAP ، ترازنامههای GAAP و صورت جریان نقد GAAP در هر دو حالت بیانیه است. این بخش در حالت پیشبینی نیز شامل صورت حساب درآمدهای مقایسهای پیشبینی شده میشود که قبل از سه صورت حساب مالی مقایسهای GAAP ارائه شد.
سود یا درآمدهای پیشبینی از چهار مقولهای که در درآمدهای GAAP بعنوان هزینه وارد شدند مستثنی هستند. ما از انتخاب این چهار مقوله چهار هدف داشتیم:
اول: چون نگرانی اصلی قانونگذاران، پارلمان و مطبوعات مالی تاثیر خروج و جلوگیری از اقلام ارزش بالا میباشد، سودهای پیشبینی ما باید از هزینههای ارزش بالا پیشگیری کند. از قرار معلوم، اگر شرکتها مانع این هزینهها شوند، هزینههای ارزش پایین را نیز پیشگیری میکنند. مطابق با این امر، تحقیقات نشان میدهد که شرکتها از هر دوی این هزینهها ممانعت بعمل میآورند. همچنین ما در افشاء حقیقی پیشبینی اقلامی را انتخاب کردیم که از نظر میزان ارزش مرتبط فرق داشتند: دو تای اول اقلامی را که ارزش مرتبط پایین داشتند و دوتای آخر اقلام ارزش بالا را خارج کردند. دوم، از نظر رئالیسم، هر دو مقوله باید به وسیله حداقل یک شرکت که سودها یا درآمدهای پیشبینی شده را افشاء میکند مستثنی شده باشند.
این چهار مقوله عبارتند از:
- استهلاک سرقفلی: استهلاک سرقفلی یک هزینه غیرنقدی است و تحقیقات به اثبات میرساند که سرقفلی گرچه یک مقوله تکراری است، با اجزاء سهام همراه نمیباشد. از این گذشته، یکی از اقلامی است که شرکتها معمولاً آن را از عواید پیشبینی شده خارج کردند.
- حل و فصل دادخواهی: صورتحسابهای مالی زمینهای AIT در پنج سال هیچگونه رسیدگی به دعاوی را نشان نداد که نشان میدهد رسیدگی به دعاوی یک مقوله غیر تکراری است. حل و فصل و تسویه برای وجوه نقدی بود.
- مالیات حقوق یا دستمزد برای گزینههای سهام کارمندان کارآزموده: این مالیاتها هزینه عملیاتی نقد هستند و صورتحسابهای مالی پیش زمینه AIT نشان داد که این مالیاتها تکراری بوده و نسبتاً ثابت هستند.
- مازاد هزینه مطالبات مشکوک الوصول: گرچه این نوع هزینه یک مقوله غیر نقدی است، ما معتقدیم ارتباط ارزشی بالایی دارد چون (1) سابقه صورت حسابهای مالی AIT نشان داد که این هزینه یک مقوله تکراریست و (2) مهمتر اینکه، یک هزینه عملیاتی است که مستقیماً به درآمد از قبل شناسایی شده ارتباط دارد. اگر این درآمد ارزش مرتبط باشد، هرگونه هزینه بدهی اشتباه توام با درآمد نیز ارزش مرتبط است.
ویژگی اصلی اعلامیههای درآمد این است که صورت حسابهای مالی مقایسهای GAAP آن قدر مفصل بود که اعضایا شرکا میتوانستند رقم یا تعداد سودهای (درآمدهای) پیشبینی گزارش شده درحالت پیشبینی را محاسبه کنند.
از این رو هرگونه اختلاف در نظریات میان وضعیت اعلامیهها فقط میتواند فی نفسه به افشاگری پیشبینی نسبت داده شود نه به اطلاعات مختلف موجود در میان این شرایط.
فرآیند: ما نمونه را در گروههای کوچک میان دانشجویان M. B. A توزیع کردیم. ابتدا در پی رضایت تحلیلگران یک نامه معرفی برای آنها ارسال و سپس نمونه را شبانه از طریق پست هوایی برای آنهایی که موافق بودند در طرح شرکت کنند ارسال کردیم. برای هر دو گروه موضوعات در دو پاکت تقسیم بندی شدند. روی پاکت نوشته شده بود اعضا یا شرکا قبل از بازکردن پاکت دوم باید اول را کامل کنند.
محتوی پاکت اول سابقه AIT ، اعلامیه درآمدها یا عواید سه ماهه چهارم و درآمدهای سالانه سال مالی 2001 شرکت و چندین پرسش و تحقیق راجع به سرمایهگذاری بود. موضوعات پیش زمینه شامل اطلاعات کلی در مورد AIT ، صورت حسابهای مالی سالانه GAAP برای سالهای مالی 1996 تا 2001 بود. شرکا میتوانستند در حالی که به پرسشهای پاکت اول پاسخ میدهند از این اطلاعات و اعلامیههای درآمد استفاده کنند.
بعد از مرور و بررسی اطلاعات زمینهای و اعلامیه درآمد، از شرکا خواسته شد تا ارزش خالص سهام عادی AIT را ارائه دهند و در مورد مبنای قضاوت و تصمیم یا نظریه خود توضیحی کتبی ارائه داده و اعتماد خود به قضاوتشان در مورد قیمت سهام را ارزیابی کنند. ما نیز از آنها خواستیم تا در مورد چندین عامل فرعی در سرمایهگذاری که میتواند به طور بالقوه واسطه تاثیر افشاگری پیشبینی بر نظریات مبتی بر قیمت سهام باشد، نظر دهد.
این عوامل عبارت بودند از (1) عمده رقم مفید درآمدهای مالی 2001 برای ارزیابی عملکرد AIT و استعداد بالقوه سرمایهگذاری (از این پس تعیین درآمدها)، (2) خطرپذیری سرمایهگذاری حقوق صاحبان سهام در AIT، (3) رشد درآمد یا عواید آتی AIT ، و (4) اعتبارپذیری مدیریت AIT .
تحقیق نشان میدهد که افراد بعنوان بخشی از اطلاعات پردازی معمولاً اطلاعات کمی را به اطلاعات کیفی یا ارزیابیهای برآوردی تبدیل میکنند. ما برای تسخیر این بُعد از اطلاعات پردازی، از شرکا خواستیم تا کل مطلوبیتها و سازگاریهای اعلامیه درآمدهای AIT را ارزیابی کنند. بعد از پاسخ به این پرسش، به شرکا آموزش داده شد تا موضوعات از قبیل موضوعات زمینهای و اعلامیه درآمدها را کنار گذاشته و قبل از باز کردن پاکت دوم آن را درون پاکت برگردانند و مهر و چسب بزنند.
محتوی پاکت دوم سئوالات تشریحی دیگر بود که به سه بخش تقسیم میشد. بخش اول شامل سئوالات خاص طراحی شده بود برای این که شرکا از دیدگاههای خود نسبت به هر دو حالت در مفید بودن و وضوح اعلامیه درآمدهای AIT و درک آنها از این اعلامیه اطلاع حاصل نمایند. این بخش نیز شامل یک پرسش بازسنجی نیز میشد. اعضا در وضعیت پیشبینی سئوالات خاص دیگری داشتند که طراحی شده بود تا مشخص شود (1) آیا آنها اطلاعات پیش بینی را بدست آورده بودند و (2) دیدگاههای خود در مورد این اطلاعات. بخش دوم سئوالات شامل سئوالات بررسی گستردهای میشد برای جمعآوری اطلاعات مربوط به دیدگاههای اعضا در مورد افشاگری درآمدهای پیشبینی شده. بخش سوم سئوالات اطلاعات آماری را جمعآوری کرد.
V . نتایج: بررسی مهارت:
در سئوالات تشریحی، از شرکا خواسته شد تا نشان دهند آیا بیانیه درآمدهای AIT فقط شامل درآمدهای GAAP یا فقط شامل درآمدهای پیش بینی یا هر دوی آنها میشود. هشتاد و هشت درصد از تحلیلگران و 89 درصد از دانشجویان M. B. A به این سئوال درست پاسخ دادند این نتایج حاکی از آن است که کار بیانیه درآمدها موفقیت آمیز بوده است.
آزمون یا بررسی فرضیه و سئوال تحقیقاتی:
فرضیه (1) اظهار دارد که نظریات دانشجویان M. B.A در مورد قیمت سهام در وضعیت پیشبینی بیشتر از وضعیت GAAP خواهد بود. جدول (1) ارقام و آمار توضیحی را شرح داده و بررسیهای پیشبینی در مورد نظریات تحلیلگران و دانشجویان M. B. A را در مورد قیمت سهام پیوند میدهد. (ترکیب میکند) جدول (1) ص 677 در این ناحیه است.
متوسط تعیین قیمت سهام M. B. A در حالت آماری 31/28 دلار و در حالت GAAP 36/25 دلار است، یک اختلاف تقریباً 12 درصدی. T-test نشان میدهد که اختلاف بین شاخصها از نظر پیشبینی قابل ملاحظه است H1 P , (t=1.620 , P < 0.05 , one – tailed) (فرضیه یک) را تایید میکند.
همان طوری که در جدول 1 نشان داده شده، تعیین متوسط قیمت سهام از سوی تحلیلگران در حالت پیشبینی شده 80/25 دلار که در حالت GAAP 59/25 دلار میباشد، یعنی اختلافی کمتر از یک درصد.
T-test نشان میدهد که اختلاف میان شاخصها از نظر پیشبینی قابل ملاحظه نیست.
( t-0.10; p = 0.92 , two – tailed)
این نتایج حاکی از آن است که افشاگریهای پیشبینی شده، نظریات مبتنی بر قیمت سهام از سوی تحلیلگران را تحت تاثیر قرار نمیدهد.