سازی ماشینی،صنایع شیمیایی،صنایع غذایی،آهک و سیمان،چرم و پوست
برای تسهیل این مجموعه ،قاعده ی نمادها(نشانه)را به کار ببرید:صنعت آهن سازی،بوسیله ی
تیری فولادین نشان داده می شود.برای صنعت سرب و شیشه سازی واژه ی پنجره و یک پیشخوان
قهوه خانه برای صنعت روی،یک قرع برای صنایع شیمیایی،یک رشته ی گوشت
آگن(سوسیس)برای صنایع غذایی،یک قرقره ی نخ برای صنعت نساجی،برای آهک وسیمان یک
میدان مصالح فروشی ،برای چرم یک کفش،برای صنایع پوستی پوست روباره،برای بلورسازی یک
پیاله ی بلور،برای صنایع ماشینی یک موتور.
از آنجا فهرست:تیرفولادی،پنجره،پیشخوان قهوه خانه،قرع،رشته ی گوشت آگن،قرقره،میدان مصالح
فروشی،کفش،پوست روباه،پیاله ی بلوری،موتور،بدست می آید.
کوشش برای ساختن سلسله را به عهده ی شما واگذار می کنیم(مثلا تیری از فولاد،در حال پرواز
.( در پنجره ای را می شکند،و غیره)(تمرین شماره ی 34
برای اجتناب از اشتباه،میان کشورهای گوناگون،همیشه برای یک صنعت یک واژه را به عنوان
نماد(نشانه)انتخاب نکنید:مثلا نشانه ی صنعت چرم سازی را به حسب کشورهای مختلف بوسیله
ی یک دستکش،یک کمربند،یک ساک دستی،و غیره مجسم سازید.به علاوه نخستین واژه ی
سلسله را به نام کشورمربوط پیوند دهید.مثلا در ذهن خود مجموعه ای از تیرهای فولادرا مجسم
می کنید که به طرزی پهلوی هم قرار داده شده اند که کلمه ی بلژیک را تشکیل می دهند.پس از
آن می بینید که این تیرهای فولاداز هم جدا شده و می روند پنجره ای را خراب کنند.
از تداعی های جسورانه و حتی ابلهانه،بیمی نداشته باشید ،اهمیت عمده در این است که شما این
تصویرها را در فکر ببینید.در صددآن باشید که تصویرهای متحرک(مانند
مداد،آچار،کتاب،ازنخستین مثال ما)با تصویرهای ثابت مخلوط شوند.این امر،به خاطر داشتن
سلسله را تسهیل می کند.
غالبا فرصت توسل به این روش"تداعی های تجسمی"را داریدو به ساختن سلسله ها در دو یا سه
دقیقه موفق خواهید شد و این بسیار کمترازوقتی است که مطالعه ی ماشینی معمولی بدان نیاز
دارد.
را،در صورتی که در سطح نباشد،به این ناحیه انتقال دهد."
تداعی،هم برای تثبیت خاطره و هم بعدا برای به یادآوری آن ضرورت دارد.
لزومی ندارد که تداعی ها طبیعی یا منطقی باشهند.حتی اگر آنه به شکل"بیهوده گویی"هم
باشندباز به ما خدمت خوبی خواهند کرد.بعدا مواردی از آن را در مطالعه ی بهبود حافظه خواهیم
دید.
اگرمی خواهید نام شخصی که ملاقات می کنید به خاطرتان بماند،کوشش کنید که هر چه ممکن
است در موضوع این شخص و نام اوتداعی کنید.مثلا سعی کنید که از شغل آگاهی پیداکنیدومثلا
بگویید:"آقای فرهاد مانند دوست من بیژن بازرس فروش "است.خطوط چهره او را مشاهده کنید و
تداعی هایی برقرار سازید.مثلا این آقای فرهاد،سبیل بزرگی مانند برسِ ناخن پاک کن
دارد.هنگامی که او را به شما معرفی کردند،او با یکی از دوستان همسرتان،خانم هما،مشغول
پرحرفی بود.فکر کنید که "اقای فرهاد،دوست خانم هما نیز هست."دوباره آنها را در نظر بگیریدکه
هر دو در هنگام ورود شما در گوشه ی سالن،با یکدیگر حرف می زدند.فکر کنید نام فرهاد کمی
شباهت به نام یکی از مشتریان شما مثلا فرجاد دارد،اما از حیث ساختمان بدنی با هم بسیار فرق
دارند.به این ترتیب شما تداعی های متنوعی به وجود آورده اید.
حتی می توانیدتداعی های احمقانه ای از نوع"متلک یا مضمون"به وجود بیاورید.مثلا خانم هما
دارد میوه ای را گاز می زند(و او را در حال گاز زدن میوه نمایش می دهید)این تداعی با آن که بی
معنی و مضحک است،ولی مؤثر است.حتی می توان گفت که هر چه تداعی مضحک تر باشد،بیشتر
مؤثر است.
برای به خاطر سپردن ریش تراش برقی خود در مسافرت ،این ریش تراش را با جامه دان خود
تداعی کنید.مثلا فکر کنید:جامه دان من از چرم صاف درست شده است و نیازی به ریش تراش
ندارد.در همین حال تصورکنید که جامه دان با تیغ الکتریکی تراشیده شده است.
این کار مضحک است،ولی درتقویت حافظه مؤثر است.هنگامی که بعدها شما جامه دان خود را
بیرون می آورید،به ریش تراش برقی خود فکر خواهید کرد،زیرا تداعی انجام داده اید.