کافه کتاب

کتابفروشی اینترنتی

کافه کتاب

کتابفروشی اینترنتی

تاثیرات افشاء سودهای پیش‌بینی شده در تجزیه و تحلیل سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای و بررسی ارزشیابی حقوق صاحبان سهام

تاثیرات افشاء سودهای پیش‌بینی شده در تجزیه و تحلیل سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای

و قضاوت ارزشیابی حقوق صاحبان سهام

James R.Frederickson

دانشگاه علوم و تکنولوژی هنگ‌‌کنگ

جفری اس میلر

دانشگاه نوتردام

 

خلاصه: این مقاله حاکی از تجربه‌ای ست که تاثیر افشاء سودهای پیش‌بینی شده را بر نظریات تحلیلگران (یعنی، سرمایه‌گذاران با تجربه) و سرمایه گذاران (سرمایه‌گذاران کم تجربه) غیر حرفه‌ای مورد بررسی قرار می‌دهد. شرکاء در این تجربه بعد از مرور و بررسی اطلاعات مالی پیش زمینه و اعلامیه سودهای جاری یک شرکت قیمت سهام را ارزیابی کردند. اعلامیه سودها (درآمدها) تنها سودهای GAAP را در یک حالت و سودهای GAAP و پیش‌بینی را در دیگر حالات گزارش می‌کرد. برطبق شواهد تجربی، سودهای پیش بینی شده در تجربه ما از سودهای GAAP بیشتربود. نتایج حاکی از آن است که سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای که اعلامیه سود مشتمل بر افشاگری‌های GAAP و پیش‌بینی را دریافت کردند  قیمت سهام را بالاتر (بیشتر) از سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای که اعلامیه مشتمل بر فقط افشاگری‌های GAAP را دریافت کردند، ارزیابی کردند. نظریات تحلیلگران مالی در مورد قیمت سهام تحت تاثیر افشاگری‌های GAAP واقع نبودند. تحلیلات بعدی حاکی از آن است که سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای و تحلیلگران الگوهای ارزیابی و اطلاعات پردازی متفاوتی را به کار بردند.

تحلیلگران، الگوهای ارزشیابی خوب تعریف شده‌ای را یا برمبنای سودهای چندگانه یا جریانات وجوه نقد به کار برده، در حالیکه سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای احتمالاً از الگوهای ارزشیابی ذهنی و ساده‌تری استفاده کردند. افشاگری پیش‌بینی سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای را وادار به ارزیابی سودهای بیشتر برای تعیین قیمت سهام نکرد، بلکه باعث شد غیر متخصصان اعلامیه سود را مطلوب‌تر تلقی کنند و در عوض باعث شد سیستم متریک سود یا برخی دیگر از ابزار متریک عملکرد را به قیمت سهام بیشتری تبدیل کنند. به نظر می‌رسد این تاثیر به جای وابستگی غیر متخصصان به اطلاعات پیش‌بینی سود ناشی از تاثیرات شناخت غیرعمد یا غیر آگاهانه باشد چون این اطلاعات برای آنها آگاهی بخش می‌باشد.

لغات کلیدی: تحلیلگران، سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای: عواید پیش بینی

داده‌های موجود: به وسیله تجاس با نویسندگان

مقدمه: از سال 1987 در تعداد شرکتهایی که علاوه بر افشاء عواید یا سودهای محاسبه شده با استفاده از اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) به افشاء پیش‌بینی سود پرداختند افزایش شدیدی مشاهده شده است. سودهای با جلوگیری از اقلامی چون هزینه‌ها که GAAP مستلزم آن است از سودهای GAAP تخطی می‌کنند. شرکتها متداولاً در محاسبه پیش‌بینی سودها وسعت عمل قابل ملاحظه‌ای دارند چون اصل معتبر و موثقی در مورد مقولاتی که شرکتها بتوانند عاقلانه از این مقولات صرف نظر کنند وجود ندارد. نتیجه این می‌شود که در شیوه محاسبه سودهای پیش‌بینی سود در شرکتها حتی آنهایی که دارای صنعتی مشابه هستند اختلاف فاحشی مشاهده می‌شود.

افزایش و اختلاف در افشاء سودهای پیش بینی شده مباحثات چشمگیری در مورد تاثیر این افشاگریها ایجاد کرده است. انتقادات مبنی بر گزارشگری پیش‌بینی این بحث را به میان می‌آورد که شرکتهایی که عمدتاً سودهای پیش‌بینی شده را به کار می‌برند توجه سرمایه‌گذار را متمرکز به ارقام سودهایی می‌کنند که هزینه‌های مربوطه از آن مستثنی هستند. از این گذشته، تنظیم کنندگان، پارلمان و مطبوعات مالی موضوعاتی را بیان کرده‌اند که افشاء سودهای پیش‌بینی شده سرمایه‌گذاران را گیج و سردرگم می‌کند، بالاخص سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای و کم تجربه را. حتی برخی نگرانند که افشاگری‌های پیش‌بینی می‌تواند سرمایه‌گذاران حرفه‌ای فرهیخته را سردرگم کند. در مقایسه. طرفداران سودهای پیش‌بینی شده این بحث را به میان می‌آورند که غالب شرکتهایی که سودها یا درآمدهای پیش‌بینی شده را افشاء می‌کنند تنها از اقلامی ممانعت می‌کنند که ارزش مرتبطی نداشته (یا پایین است) و این شرکتها سودهای پیش‌بینی شده را به این دلیل افشاء می‌کنند که وال استریت اطلاعات عواید یا سودهای مربوط به عملیات هسته‌ای را طلب می‌کند. این طرفداران نیز بحث می‌کنند که سرمایه‌گذاران در صرف نظر کردن یا نادیده گرفتن افشاگری‌های پیش‌بینی آزاد هستند. همچنین  تحلیل‌گران براین ادعا هستند که آنها هم در به کارگیری سودهای (درآمدهای) GAAP و هم درآمدهای پیش‌بینی شده به قدر کافی پیشرفته و با تجربه هستند.

یک پرسش اصلی در مجادله مربوط به افشاگری‌های آماری این است که آیا این افشاگری‌ها سرمایه‌گذاران را تحت تاثیر قرار می‌دهد یا نه، بالاخص سرمایه‌گذاران کم‌تجربه و کم پیشرفته. گرچه چندین مطالعه درآمدها یا عواید پیش‌بینی را مورد بررسی قرار داده است، این مطالعات شواهد زیادی در مورد این سئوال در دسترس قرار نمی‌دهند. این مقاله نتایج تجربه ای را که شواهد مبنی بر دو مبحث مربوط به این سئوال حیاتی را در دسترس قرار می‌دهد، نشان می‌دهد. ما ابتدا تاثیر افشاگری‌های سودهای پیش‌بینی بر تصمیمات تحلیلگران (یعنی سرمایه‌گذاران پیشرفته‌تر) و سرمایه‌گذاران و سرمایه‌گذاران غیر متخصص (یعنی، کم پیشرفته‌تر) مبنی بر هزینه سهام را مورد بررسی قرار می‌دهیم. و بررسی می‌کنیم وقتی یک شرکت هم عواید پیش‌بینی را افشاء می‌کند هم سودهای GAAP، در حالیکه شرکتی مشابه تنها درآمدهای GAAP را افشاء می‌کند، تحلیلگران و سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای چگونه به هم عکس‌العمل نشان می‌دهند. دوم در مورد اینکه چرا افشاگری‌های پیش‌بینی تصمیمات سرمایه‌گذار را تحت تاثیر قرار می‌دهد یا نمی‌دهد شواهدی ارائه می‌دهیم. خصوصاً در مورد اینکه سرمایه‌گذاران چگونه از روی آگاهی و شناخت اطلاعات پیش‌بینی را پردازش می‌کنند شواهدی در دسترس قرار می‌دهیم. این اقدامی‌ست مهم در جهت درک اینکه افشاگری‌های پیش‌بینی و دیگر انواع افشاگریها چگونه تحت تاثیر تصمیمات سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرند.

در بررسی ما، اعلامیه سودهای مشتمل فقط بر افشاگریهای GAAP برای برخی از شرکا (شرط GAAP) و افشاگریهای پیش‌بینی شده و GAAP برای شرکای باقی مانده (شرط پیش‌بینی) است.

مطابق با شواهد تجربی، عواید پیش‌بینی در بررسی ما به علت پیشگیری اقلام هزینه مرکب از عواید یا سودهای GAAP تجاوز کرد. مهمتر اینکه، اعلامیه عواید یا سودها در شرایط GAAP در محاسبه تعداد یا رقم سودهای پیش‌بینی به کار رفته در شرایط آماری از سوی اعضا به قدر کافی مفصل و مشروح بود. این مشخصه اطمینان داد که اطلاعات موجود در میان شرایط ثابت بود و این ایجاب می‌کند که هرگونه اختلاف در قضاوت‌ها یا تصمیمات شرایط فقط ناشی از خود افشاء پیش‌بینی می‌باشد. برطبق تحقیق قبل ما از دانشجویان M.B.A  بعنوان شاخص سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای استفاده کردیم.

نتایج ما حاکی از آن است، دانشجویانی که افشاگری‌های پیش‌بینی افزایش درآمد را دریافت کردند و قیمت سهام را ارزیابی کردند 12 درصد بیشتر از دانشجویانی بودند که فقط افشاگری سودهای GAAP را دریافت کردند، درحالیکه قیمت سهام ارزیابی شده از سوی تحلیگران کمتر از یک درصد بیشتر بود. بنابراین افشاء سودهای پیش‌بینی تحت تاثیر تصمیمات دانشجویان M.B.A مبنی بر قیمت سهام بود، نه تحت تاثیر تصمیمات تحلیلگران، پاسخ به این پرسشهای درحال گزارش گیری بینشی در برابر این تاثیرات ایجاد می‌کند. تحلیلگران قیمت سهام را با استفاده از الگوهای ارزشیابی خوب تعریف شده و بر مبنای جریانات نقدی یا سودهای چندگانه ارزیابی کردند. تحلیگرانی که الگوهای ارزشیابی جریان نقد را به کار بردند بر روی جریانات نقدی متمرکزند که مستقل از چگونگی تعریف عواید یا درآمدها می‌باشد. تحلیلگرانی که الگوهای ارزشیابی سودهای چندگانه را به کار بردند هم سودهای یکسان مربوط به ارزشیابی را محاسبه کردند و هم سودهای چندگانه یکسان، بدون توجه به اینکه آیا این سودها در شرایط پیش‌بینی شده بودند یا GAAP . بنابراین، به کارگیری الگوهای ارزشیابی خوب تعریف شده از سوی تحلیگران آنها را قادر می‌کند تا افشاگری پیش‌بینی را بررسی کرده و تنها بر روی اطلاعات مربوط به الگوهای ارزشیابی آنها متمرکز شوند.

در مقایسه با تحلیلگران، نیمی از دانشجویان M . B . A  الگوی ارزشیابی ذهنی را بر مبنای تعدیل یا تنظیم قیمت سهام قبل استفاده کردند تا به تعیین فعلی قیمت سهام دست پیدا کنند و اغلب دانشجویان دیگر M . B. A الگوهای ارزشیابی سودهای چندگانه را به کار بردند. تحلیل و بررسی‌های دیگر حاکی از آن است که افشاء پیش‌بینی سود تصمیمات دانشجویان M. B .A را مبنی بر قیمت سهام از طریق تاثیر افشاگری بر دیدگاههای آنان نسبت به مطلوب بودن اعلامیه سود یا درآمد تحت تاثیر قرار داد. افشاگری پیش‌بینی سود خصوصاً باعث شد دانشجویان M. B . A اعلامیه درآمدها را مطلوب‌تر تلقی کرده و این درعوض باعث شد آنها قیمت سهام را بالاتر ارزیابی کنند. بررسیهای دیگر دو بعد جالب دیگر این تاثیر را نشان می‌دهد. اول نتایج با افشاگریهای پیش‌بینی (از طریق ارزیابی مطلوبیت) افزایش دهنده عامل دانشجویان M . B . A که ابزار متریک عملکرد منتخب یک عملکرد تحت تاثیر قرار نمی‌دهد. برای مثال، افشاگری پیش‌بینی سود باعث شد دانشجویان  M . B . A الگوی ارزشیابی درآمدهای چندگانه را به کار بردند. تعدد بالاتر یا بیشتری را به کار ببرند، ولی موجب نشد آنها در الگوی ارزشیابی ‌شان از رقم سود بیشتری استفاده کنند.

دوم، به نظر می‌رسد افشاگری‌ پیش‌بینی تصمیمات دانشجویان M. B . A مبنی بر قیمت سهام را به جای اینکه خود دانشجویان آگاهانه اطلاعات پیش‌بینی شده را آگاهی بخش بدانند از طریق یک پروسه شناختی ناآگاهانه تحت تاثیر قرار داده است.

این مطالعه هم به تحقیق کمک می‌کند هم اجرا. ما با بررسی تاثیرات فرمت یا شیوه ارائه (یعنی GAAP در برابر افشاگری‌های آماری) بر تصمیمات ارزشیابی حقوق مالی تحقیق را دنبال می‌کنیم. گرچه مطالعات قبل تاثیر شیوه ارائه بر تصمیمات ارزشیابی را مورد بررسی قرار داده‌اند، این مطالعات تنها برروی شیوه ارائه صورت حسابهای مالی متمرکز بوده‌اند. ما آن را دربافت اعلامیه‌های عواید مورد بررسی قرار می‌دهیم. از این گذشته، تاثیر آن را بر گروههای مختلف سرمایه‌گذارانی که سطح دانش‌ آنها از وظیفه خاص فرق می‌کند مورد توجه قرار می‌دهیم. نقش ارزیابی‌های مطلوب‌پذیر در تصمیمات دانشجویان M. B. A  مبنی بر قیمت سهام در تجربه و بررسی ما شواهد دیگری ارائه می‌دهد که افراد اطلاعات کمیتی نظیر اطلاعات مربوط به سودها را به ارزیابی‌های کیفی یا ارزیابی کننده تبدیل کرده و سپس این ارزیابی‌ها عامل اصلی توضیح دهنده برای تصمیمات و یا قضاوت‌های فرد هستند. با ارائه اصل و ماهیت کمی اغلب اطلاعات حسابداری، تحقیقات حسابداری آتی باید تبدیل اطلاعات کمی به اطلاعات کیفی را توجیه و برای آن استدلال داشته باشد. در خصوص عمل، نتایج ما شواهدی مشابه با موضوعاتی که افشاگری سودهای پیش‌بینی تصمیمات منوط به سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران کم‌تجربه را تحت تاثیر قرار می‌دهد در دسترس قرار می‌دهد. علاوه براین، نتایج تحلیلگران (بالاخص آنهایی که الگوهای ارزشیابی سود چندگانه را کار می‌برند) با ادعای آنان در مورد اینکه آنها به قدر کافی هوشیار و دانا هستند که در مورد افشاگری‌های آماری گمراه و منحرف نشوند. نهایتاً شواهد ما مبنی بر انواع الگوهای ارزشیابی به کار رفته از سوی دانشجویان M. B. A و تحلیلگران درک ما از فرآیندهای مختلف به کار رفته از سوی سرمایه‌گذاران کم تجربه و با تجربه در ارزیابی اطلاعات مالی را وسعت می‌بخشد.

بقیه این مقاله به شکل زیر ساختاربندی می‌شود: بخش II تحقیق مربوطه را بررسی می‌کند. ما  فرضیات خود را در بخش سه ارائه داده و تجربیات را در بخش چهار توضیح می‌دهیم. نتایج در بخش پنج ارائه شده و به دنبال آن در بخش شش این نتایج مورد بحث قرار می‌گیرند.

II . پیش زمینه: تحقیق در مورد سودهای پیش‌بینی: چندین مطالعه آرشیوی اخیر آمیزه‌ای از شواهد مبنی بر ارتباط میان سودها یا عواید پیش‌بینی و قیمت سهام در دسترس قرار می‌دهد. Bhattaeharya و همکاران (2003) با استفاده از شرکتهایی که فقط عواید یا سودهای پیش‌بینی را افشاء کردند نتیجه‌گیری می‌کند که سودهای پیش‌بینی هم آگاهی‌بخش تر و هم ثابت‌تر از سودهای GAAP هستند، در حالی که Lougee و Marquardt (2003) درمی‌یابند که سودهای پیش‌بینی برای نمونه‌برداری کلی آنها به طور افزایشی آگاهی‌بخش نیستند. جانسون و اشوارت (2003) شرکتهایی که سودهای پیش‌بینی را افشاء می‌کنند با شرکتهایی که برخلاف این عمل می‌کنند مقایسه کرده و درمی‌یابند که اولی با ضرایب بالاتری مبادله می‌کند. ولی Johnson و Schwartz (2003) نتیجه می‌گیرند که صرف بازار در مورد افشاگری‌های پیش‌بینی شده به خاطر این نیست که این شرکتها سودهای (عواید) پیش‌بینی را افشاء می‌کنند، بلکه ناشی از ویژگیهای شرکت اصلی‌ست که اساساً با شرکتهایی که عواید پیش‌بینی را افشاء نمی‌کنند فرق دارند. Bhattacharya  و همکاران نیز اختلاف در روابط (1) مرور و بررسی پیش‌بینی عواید یا سودهای تحلیلگران با سودهای پیش‌بینی (2) تغییرات قیمت سهام با سودهای پیش‌بینی شده را مشاهده و نتیجه می‌گیرند که تحلیلگران و متوسط سرمایه‌گذاران اطلاعات آماری را بر صورتی مجزا (متفاوت از هم) توصیف می‌کنند.

این مطالعات بینش‌های مفیدی در رابطه با سودهای پیش‌بینی شده ارائه می‌دهد اما طرح تحقیقات آنها عنوان کردن بحث اصلی که در میان تنظیم کنندگان، پارلمان و مطبوعات مالی بالاگرفته مبنی بر این که آیا افشاء سودهای پیش‌بینی، سرمایه‌گذاران، علی الخصوص سرمایه‌گذاران کم تجربه را تحت تاثیر قرار می‌دهد یا نه را محدود می‌کند. بررسی شرکتهایی که فقط عواید پیش‌بینی را افشاء می‌کنند شواهدی مبنی بر اینکه آیا افشاگریهای پیش‌بینی به واقع سرمایه‌گذاران و یا تحلیلگران را تحت تاثیر قرار می‌دهد یا نه در اختیار قرار نمی‌دهد. برای مثال نتایج Bhattacha  و همکاران و Lougee و Marquardt فقط شواهدی در مورد اینکه آیا سرمایه‌گذاران تعداد درآمدها یا سودها را نزدیکتر به سودهای پش‌بینی شده به کار می‌برند یا نزدیکتر به سودهای GAAP ارائه می‌دهند. نتایج آنها نشان نمی‌دهد آیا افشاء پیش‌بینی باعث می‌شود سرمایه‌گذاران این مقدار خاص (ویژه) سودها را به کار برند یا آیا سرمایه‌گذاران به مقدار سود یکسانی رسیده‌اند، با تنظیم سود GAAP افشاگری پیش‌بینی وجود ندارد. استدلال Bhattacharya  و همکاران نیز در مورد تاثیر سودهای پیش‌بینی بر تحلیلگران و سرمایه‌گذاران متوسط مشکل‌زاست چون در واکنش به اعلامیه‌های سودهایی (درآمدها) که فقط مشتمل بر سودهای GAAP است بین تحلیلگران و سرمایه‌گذاران متوسط اختلاف وجود دارد. بحث این که آیا افشاگریهای پیش‌بینی سرمایه‌گذاران و تحلیلگران را تحت تاثیر قرار می‌دهد یا نه، نیاز به مقایسه شرکتهایی دارد که سودهای پیش‌بینی شده را افشاء می‌کنند و شرکتهایی که سودهای پیش‌بینی شده را افشاء نمی‌کنند.

Johnson و Schwartz  این دو نوع شرکت را مقایسه می‌کنند ولی Bhattacharya و همکاران مباحث مربوط به موثق و معتبر بودن نتایج خود را مطرح می‌کنند. از این گذشته، جانسون و اشوارت به جای تمرکز بر گروههای مختلف سرمایه‌گذار بر روی بازار بعنوان یک کل متمرکز می‌شوند. بنابراین هنوز در مورد تاثیرات سودهای  پیش‌بینی بر روی سرمایه‌گذاران کم‌تجربه و با تجربه به شواهد بیشتری نیاز است.

III  تئوری و گسترش فرضیه‌ها: تحقیق در حسابداری و روان‌شناسی فرض می‌کند که تصمیمات و قضاوت‌ها با اطلاعات پردازی‌ چند مرحله‌ای رخ می‌دهد. مرحله اول کسب اطلاعات است که به افرادی برمی‌گردد که در معرض بخش خاصی از اطلاعات قرار گرفتند و سپس این اطلاعات وارد حافظه طولانی مدت آنها می‌شود. مرحله دوم ارزیابی و برآورد اطلاعات است که ارزشیابی، برآورد و ترکیب اطلاعاتی که نهایتاً منجر به یک تشخیص یا قضاوت می‌شود را در برمی‌گیرد. پس، افشاء حسابداری، نظیر افشاء سودهای پیش‌بینی، بالقوتاً می‌تواند با تحت تاثیر قرار دادن (1) اطلاعاتی که سرمایه‌گذاران از طریق افشاء بدست می‌آورند و یا (2) چگونگی ارزیابی و برآورد این اطلاعات بدست آورد و تصمیمات و قضاوت‌های سرمایه‌گذاران را تحت تاثیر قرار دهد. سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای (کم تجربه) و تحلیلگران (سرمایه‌گذاران با تجربه) تصمیمات و قضاوت‌های سرمایه‌گذاری را به شکلی مجزا مطرح می‌کنند و ما بر طبق آن این دو گروه سرمایه گذار را به صورت مجزا مورد بحث قرار می‌دهیم.

سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای: افشاء سودهای پیش‌بینی و کسب اطلاعات: تحقیقات نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای “از پیش معدود ایده‌هایی در مورد اهمیت و ارتباط میان مقولات مختلف صورت حساب مالی دارند.” و این ایجاب می‌کند که این سرمایه‌گذاران به طور کلی از تخصص و مهارت سرمایه‌گذاری برخوردار نیستند. عدم تخصص و مهارت یعنی این سرمایه‌گذاران الگوهای ارزشیابی خوبی ندارند و باعث می‌شود آنها هنگام خواندن افشاگری‌های حسابداری استراتژی‌های جستجوی اطلاعات زنجیره‌ای را به کار ببرند، جستجوی اطلاعات زنجیره‌ای شامل بررسی اطلاعات به همان ترتیبی که ارائه می‌شود می‌باشد. بنابراین، ما پیش‌بینی می‌کنیم که وقتی یک اعلامیه عواید ارائه شده، سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای در ابتدا اعلامیه را از اول می‌خوانند. شرکتهایی که سودهای پیش‌بینی را افشا می‌کنند نوعاً هم روی تیتر (عنوان) کار می‌کنند هم  چند پاراگراف اول اعلامیه، اهمیتی که در اعلامیه‌های سود به سودهای پیش‌بینی داده شده احتمال اینکه سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای اطلاعات آماری را بخوانند افزایش می‌دهد. بنابراین، پیش‌بینی می‌کنیم سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای اطلاعات عواید پیش‌بینی مشتمل در اعلامیه‌های سود را کسب می‌کنند.

افشاگری‌های پیش‌بینی و ارزیابی برآورد اطلاعات

تحقیق در مورد قضاوت و تصمیم گیری اثبات کرده است که انگیزه از طریق تاثیرات شناختی آگاهانه یا تاثیرات شناختی ناآگاهانه می‌تواند قضاوت‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. افراد هنگام قضاوت می‌توانند آگاهانه محرک خاصی را به کار برند (قضاوت عمدی یا آگاهانه) یا محرکها می‌توانند ناخودآگاه   قضاوت آنها را (غیرآگاهانه) تحت تاثیر قرار دهند ما هر دو احتمال را در ارزیابی تاثیرات بالقوه عواید پیش‌بینی مورد توجه توجه قرار می‌دهیم.

در خصوص تاثیرات شناختی آگاهانه، سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای به اطلاعات پیش‌بینی شده تکیه می‌کنند چون تصور می‌کنند اطلاعات پیش‌بینی، چه درست چه غلط آگاهی‌بخش می‌باشند. سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای به علت عدم تخصص و مهارت در سرمایه‌گذاری دنبال سرنخ‌هایی می‌گردند تا بتوانند اهمیت نسبی این اطلاعات را دریابند. در خصوص افشاگری‌های پیش‌بینی، یک سرنخ احتمالی فقط وجود افشاء می‌باشد. یعنی سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای تصور می‌کنند که مدیریت، اطلاعات پیش‌بینی اضافه بر سازمان را ارائه نمی‌کند، مگر اینکه این اطلاعات معنی‌دار باشد. دومین سرنخ اهمیتی‌ست که در اعلامیه سودها به سودهای پیش‌بینی داده شده است. سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای اهمیت اطلاعات مالی را برمبنای شیوه ارائه اطلاعات استنباط می‌کنند یک بعد این ارائه، اهمیت اطلاعات خاص است. احتمالاً سرمایه‌گذاران غیر حرفه‌ای اطلاعات قابل ملاحظه را مهم‌تر از اطلاعات کم نفوذ تلقی می‌کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد